بازگشت

كوتاهي عمر اين جهان


در تـعـقـيـب آيـات گـذشـتـه در ايـنجانوعى ديگر از مجازاتهاى روانى دوزخيان كه به صورت سـرزنـشـهـاى الـهـى است مطرح شده S( نخست مى گويد: در آن روز خداوند آنها را مخاطب قرار داده ((مى گويد: چند سال در روى زمين توقف (و زندگى ) كرديد))؟ (قال كم لبثتم فى الا رض عدد سنين ).
(آيه )ـاما آنها در اين مقايسه زندگى دنيا را به قدرى كوتاه مى بينند كه ((درپاسخ مى گويند: ما تـنـهـا به اندازه يك روز, يا (حتى كمتر از آن ) به اندازه بعضى از يك روز, در دنيا توقف داشتيم )) (قالوا لبثنا يوما او بعض يوم ).
در حـقـيـقـت عـمرهاى طولانى در دنيا گويى لحظه هاى زودگذرى هستند دربرابر زندگى آخرت , كه هم نعمتهايش جاويدان است و هم مجازاتهايش نامحدود.
سـپـس بـراى تـاكـيـد سـخن خود, يا براى اين كه پاسخ دقيقترى گفته باشند,عرض مى كنند: خداوندا! ((از آنها كه مى توانند بشمارند بپرس ))! (فسئل العادين ).
(آيـه )ـاينجاست كه خداوند به عنوان سرزنش و توبيخ به آنها ((مى گويد:(آرى ) شما مقدار كمى (در دنيا) توقف كرديد اگر مى دانستيد)) (قال ان لبثتم الا قليلا لو انكم كنتم تعلمون ).
(آيه )ـدر اين آيه از راهى ديگر, راهى بسيار مؤثر و آموزنده براى بيدارساختن اين گروه وارد بحث مـى شـود و مـى گويد: ((آيا گمان كرديد كه ما شما را بيهوده آفريده ايم , و به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد))؟! (افحسبتم انما خلقناكم عبثاوانكم الينا لا ترجعون ).
اين جمله كوتاه و پرمعنى يكى از زنده ترين دلائل رستاخيز و حساب و جزاى اعمال را بيان مى كند, و آن اين كه اگر راستى قيامت و معادى در كار نباشد زندگى دنيا عبث و بيهوده خواهد بود, زيرا زندگى اين جهان با تمام مشكلاتى كه دارد و بااين همه تشكيلات و مقدمات و برنامه هايى كه خدا براى آن چيده است اگر صرفابراى همين چند روز باشد بسيار پوچ و بى معنى مى باشد.
(آيـه )ـو از آنجا كه اين گفتار يعنى عبث نبودن خلقت , سخن مهمى است كه نياز به دليل محكم دارد در اين آيه اضافه مى كند: ((پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حق است (از اين كه شما را بى هدف آفريده باشد) معبودى جز او نيست و او پروردگار عرش كريم است )) (فتعالى اللّه الملك الحق لا اله الا هو رب العرش الكريم ).