بازگشت

رستگاران و نارستگاران


از آنجا كه در آيات گذشته سخن از مساله ((معاد)) بود در اين آيه اشاره به توحيد و نفى هرگونه شـرك كـرده و بـحث ((مبد و معاد)) را به اين وسيله تكميل كرده ,مى فرمايد: ((و هر كس با خدا مـعـبـود ديگرى را بخواند ـو مسلما هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت ـ حساب او نزد پروردگارش خواهد بود)) (ومن يدع مع اللّه الها آخرلا برهان له به فانما حسابه عند ربه ).
آرى ! مشركان معاد را با آن دلائل روشن انكار مى كنند اما شرك را با نداشتن هيچ گونه دليل پذيرا مى شوند.
و در پايان آيه مى فرمايد: ((يقينا كافران رستگار نخواهند شد)) (انه لا يفلح الكافرون ).
چـه جالب است كه اين سوره با ((قد افلح المؤمنون )) آغاز شد و با ((لا يفلح الكافرون )) بحثهايش به پايان مى رسد, و اين است دورنماى زندگى مؤمنان و كافران از آغاز تا انجام .
(آيـه )ـدر آخـريـن آيـه ايـن سوره شريفه به عنوان يك نتيجه گيرى كلى روى سخن را به پيامبر گـرامـى (ص ) كرده , مى گويد: ((بگو پروردگارا! مرا ببخش , و مشمول رحمت خود قرار ده و تو بهترين رحم كنندگانى )) (وقل رب اغفر وارحم وانت خيرالراحمين ).
اكـنـون كه گروهى در بيراهه شرك سرگردانند و جمعى گرفتار ظلم و ستم ,تو خود را به خدا بسپار و در پناه لطف و رحمت او قرار ده و از او آمرزش و غفران بطلب .
((پايان سوره مؤمنون )).