بازگشت

اشاعه فحشا ممنوع است


بـاز در اينجا سخن از ((داستان افك )) و عواقب شوم و دردناك شايعه سازى واتهام ناموسى نسبت به افراد پاك است .
نخست مى گويد: ((خداوند شما را اندرز مى دهد كه هرگز چنين كارى را تكرارنكنيد اگر ايمان (به خدا و روز جزا) داريد)) (يعظكم اللّه ان تعودوا لمثله ابدا ان كنتم مؤمنين ).
يـعـنـى اين نشانه ايمان است كه انسان به سراغ اين گناهان عظيم نرود, درحقيقت جمله مزبور يـكـى از اركـان توبه را ترسيم مى كند, چرا كه تنها پشيمانى ازگذشته كافى نيست بايد نسبت به عدم تكرار گناه در آينده نيز تصميم گرفت .
(آيـه )ـو بـعد براى تاكيد بيشتر كه توجه داشته باشند اين سخنان , سخنان عادى معمولى نيست , بـلـكه اين خداوند عليم و حكيم است كه در مقام تبيين برآمده و حقايق سرنوشت سازى را روشن مـى سـازد, مـى گـويـد: ((و خداوند آيات رابراى شما بيان مى كند و خداوند دانا و حكيم است )) (ويبين اللّه لكم الا يات واللّه عليم حكيم ).
بـه مـقـتـضـاى عـلمش از نيازهاى شما و عوامل خير و شرتان آگاه است و به مقتضاى حكمتش دستورات و احكامش را با آن هماهنگ مى سازد.
(آيـه )ـباز براى محكم كارى , سخن را از شكل يك حادثه شخصى به صورت بيان يك قانون كلى و جامع تغيير داده و مى گويد: ((كسانى كه دوست مى دارند زشتيها و گناهان قبيح در ميان افراد بـا ايـمـان اشاعه يابد عذاب دردناكى دردنيا و آخرت دارند)) (ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشة فى الذين آمنوا لهم عذاب اليم فى الدنيا والا خرة ).
ايـن تعبير مفهوم وسيعى دارد كه هرگونه نشر فساد و اشاعه زشتيها و قبائح وكمك به توسعه آن را شامل مى شود.
و در پايان آيه مى فرمايد: ((و خدا مى داند و شما نمى دانيد)) (واللّه يعلم وانتم لا تعلمون ).
او مـى دانـد چـه كسانى در قلبشان حب اين گناه است و كسانى را كه زير نامهاى فريبنده به اين عمل شوم مى پردازند مى شناسد اما شما نمى دانيد و نمى شناسيد.
(آيـه )ـدر ايـن آيـه كه در عين حال آخرين آيات ((افك )) و مبارزه با ((اشاعه فحشا)) و ((قذف )) مـؤمـنان پاكدامن است , بار ديگر اين حقيقت را تكرار و تاكيدمى كند كه : ((و اگر فضل و رحمت الـهـى شـامـل حـال شـمـا نبود و اين كه خدا مهربان ورحيم است )) مجازات سختى دامانتان را مى گرفت (ولولا فضل اللّه عليكم ورحمته وان اللّه رؤف رحيم ).
(آيـه )ـگرچه در اينجا صريحا داستان افك را دنبال نمى كند ولى تكميلى براى محتواى آن بحث مـحسوب مى شود, هشدارى است به همه مؤمنان كه هرگاه نخستين وسوسه هاى اشاعه فحشا يا هر گناه ديگر آشكار مى شود, بايد همانجا درمقابل آن ايستاد تا آلودگى گسترش پيدا نكند.
نـخـسـت روى سـخن را به مؤمنان كرده , مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از گامهاى شـيطان پيروى نكنيد, و هركس از گامهاى شيطان پيروى كند (به انحراف و گمراهى و فحشا و منكر كشيده مى شود) چرا كه شيطان دعوت به فحشا ومنكر مى كند)) (يا ايها الذين آمنوا لا تتبعوا خطوات الشيطان ومن يتبع خطوات الشيطان فانه يامر بالفحشا والمنكر).
هرگز يك انسان پاكدامن و با ايمان را نمى شود يك مرتبه در آغوش فسادپرتاب كرد, بلكه گام به گام اين راه را مى سپرد, وسرانجام گرفتار بدترين كبائرمى شود, درست به كسى مى ماند كه زمام خويش را به دست جنايتكارى سپرده اورا گام به گام به سوى پرتگاه مى برد, تا سقوط كند و نابود گردد, آرى اين است ((خطوات شيطان )).
سـپـس اشـاره بـه يـكـى از مهمترين نعمتهاى بزرگش بر انسانها در طريق هدايت كرده , چنين مى گويد: ((و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود احدى از شما هرگزپاك نمى شد, ولى خداوند هـر كـه را بـخـواهد تزكيه مى كند وخدا شنوا و داناست ))(ولولا فضل اللّه عليكم ورحمته ما زكى منكم من احد ابدا ولكن اللّه يزكى من يشا واللّه سميع عليم ).
از يـك سـو موهبت عقل را داده , و از سوى ديگر موهبت وجود پيامبر واحكامى كه از طريق وحى نـازل مـى گردد ولى از اين موهبت گذشته توفيقات خاص او و امدادهاى غيبيش كه شامل حال انسانهاى آماده و مستعد و مستحق مى گرددمهمترين عامل پاكى و تزكيه است .
آيه ـ شان نزول : اين آيه درباره گروهى از صحابه نازل شد كه بعد از((داستان افك )) سوگند ياد كـردنـد كـه به هيچ يك از كسانى كه در اين ماجرا درگيربودند و به اين تهمت بزرگ دامن زدند كمك مالى نكنند, و در هيچ موردى با آنهامواسات ننمايند, آيه نازل شد و آنها را از اين شدت عمل و خشونت بازداشت ودستور عفو و گذشت داد.