بازگشت

(آيه )ـ همه تسبيح گوي او هستند


در آيـات گـذشـته سخن از نور خدا, نور هدايت و ايمان و ظلمات متراكم كفر وضلالت بود, و در اينجا از دلائل توحيد كه نشانه هاى انوار الهى و اسباب هدايت است , سخن مى گويد:.
نـخـسـت روى سـخـن را به پيامبر(ص ) كرده , مى فرمايد: ((آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مى كنند))؟! (الم تر ان اللّه يسبح له من فى السموات والا رض ).
((و همچنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گسترده اند)) مشغول تسبيح او هستند؟! (والطير صافات ).
((هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مى داند)) (كل قد علم صلا ته وتسبيحه ).
ممكن است منظور از ((صلاة )) (نماز) در اينجا به معنى دعا باشد.
((و خداوند از تمام اعمالى كه آنها انجام مى دهند باخبر است )) (واللّه عليم بمايفعلون ).
(آيـه )ـو از آنـجـا كه اين تسبيح عمومى موجودات دليلى بر خالقيت پروردگار است و خالقيت او دليل بر مالكيت او نسبت به مجموعه جهان هستى است , و نيز دليل بر آن است كه همه موجودات بـه سـوى او باز مى گردند, اضافه مى كند: ((و براى خداست مالكيت آسمانها و زمين , و بازگشت تمامى موجودات به سوى اوست )) (وللّه ملك السموات والا رض والى اللّه المصير).
مـنـظـور از ((تـسـبيح )) و ((حمد)) همان چيزى است كه ما آن را ((زبان حال ))مى ناميم , يعنى مجموعه نظام جهان هستى و اسرار شگفت انگيزى كه در هر يك ازموجودات اين عالم نهفته است , با زبان بى زبانى , با صراحت و بطور آشكار ازقدرت و عظمت خالق خود, و علم و حكمت بى انتهاى او سخن مى گويند, چرا كه هر موجود بديع و هر اثر شگفت انگيزى , حتى يك تابلو نفيس نقاشى يا يك قطعه شعر زيبا و نغز, حمد و تسبيح ابداع كننده خود مى گويد, يعنى از يك سو صفات برجسته او را بـيـان مى دارد (حمد) و از سوى ديگر عيب و نقص را از او نفى مى كند(تسبيح ) تا چه رسد به اين جهان با عظمت و آن همه عجايب و شگفتيهاى بى پايانش .