بازگشت

(آيه )ـ گوشه اي ديگر از شگفتيهاي آفرينش


بـاز در ايـنـجـا بـه گوشه ديگرى از شگفتيهاى آفرينش و علم و حكمت وعظمتى كه ماوراى آن نهفته است برخورد مى كنيم كه همه دلائل توحيد ذات پاك اويند.
روى سخن را به پيامبر(ص ) كرده , مى گويد: ((آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى راند, سـپـس آنها را با هم پيوند مى دهد, و بعد متراكم مى سازد))؟! (الم تر ان اللّه يزجى سحابا ثم يؤلف بينه ثم يجعله ركاما).
پـس در ايـن حال دانه هاى باران را مى بينى كه از لابلاى ابرها خارج مى شوند))و بر كوه و دشت و باغ و صحرا فرو مى بارند (فترى الودق يخرج من خلا له ).
آرى ! بـاران اسـت كـه زمـيـنـهاى مرده را زنده مى كند, لباس حيات در پيكردرختان و گياهان مى پوشاند, و انسان و حيوانات را سيراب مى كند.
سـپـس بـه يكى ديگر از پديده هاى شگفت انگيز آسمان و ابرها اشاره كرده ,مى گويد: ((و (خدا) از آسـمـان , از كـوههايى كه در آسمان است , دانه هاى تگرگ رانازل مى كند)) (وينزل من السما من جبال فيها من برد).
منظور از كوهها, توده هاى عظيم ابر است , كه در عظمت و بزرگى بسان كوه است .
تگرگهايى كه ((هر كس را بخواهد به وسيله آن زيان مى رساند)) (فيصيب به من يشا).
شكوفه هاى درختان , ميوه ها و زراعتها, و حتى گاه حيوانها و انسانها از آسيب آن در امان نيستند.
((و از هركس بخواهد اين عذاب و زيان را برطرف مى سازد)) (ويصرفه عن من يشا).
آرى ! اوست كه از يك ابر گاهى باران حيات بخش نازل مى كند و گاه بامختصر تغيير آن را مبدل بـه تگرگهاى زيان بار و حتى كشنده مى كند, و اين نهايت قدرت و عظمت او را نشان مى دهد كه سود و زيان و مرگ و زندگى انسان را در كنارهم چيده بلكه در دل هم قرار داده است !.
و در پـايـان آيـه بـه يكى ديگر از پديده هاى آسمانى كه از آيات توحيد است اشاره كرده , مى گويد: ((نزديك است درخشندگى برق ابرها, چشمهاى انسان راببرد)) (يكاد سنا برقه يذهب بالا بصار).
ابرهايى كه در حقيقت از ذرات ((آب )) تشكيل شده است به هنگامى كه حامل نيروى برق مى شود, آن چـنـان ((آتـشى )) از درونش بيرون مى جهد كه برقش چشمها را خيره , و رعدش گوشها را از صـداى خـود پر مى كند, و گاه همه جا رامى لرزاند, اين نيروى عظيم در لابلاى اين بخار لطيف راستى شگفت انگيز است !.
(آيه )ـدر اين آيه به يكى ديگر از آيات خلقت و نشانه هاى عظمت پروردگار كه همان خلقت شب و روز و ويـژگيهاى آنهاست اشاره كرده , مى فرمايد:((خداوند شب و روز را دگرگون مى سازد, و در ايـن عـبرتى است براى صاحبان بصيرت )) (يقلب اللّه الليل والنهار ان فى ذلك لعبرة لا ولى الا بصار).
اين دگرگونى ـيعنى آمد و شد شب و روز و تغييرات تدريجى آنهاـ براى انسان جنبه حياتى دارد, و درس عبرتى است براى ((اولى الابصار)).
(آيـه )ـايـن آيـه بـه يكى از مهمترين چهره هاى نظام آفرينش كه از روشنترين دلائل توحيد است يعنى مساله حيات در صورتهاى متنوعش اشاره كرده , مى گويد:((خداوند هر جنبنده اى را از آبى آفريد)) (واللّه خلق كل دابة من ما).
مـنـظور از ((آب )) نطفه است و احتمال دارد اشاره به پيدايش نخستين ((موجود)) باشد, زيرا هم طبق بعضى از روايات اسلامى اولين موجودى را كه خداآفريده آب بوده و انسانها را بعدا از آن آب آفـريـد و هم طبق فرضيه هاى علمى جديدنخستين جوانه ((حيات )) در درياها ظاهر شده , و اين پديده قبل از همه جا بر اعماق يا كنار درياها حاكم شده است .
و بـا اين كه اصل همه آنها به آب باز مى گردد با اين حال خلقتهاى بسيارمتفاوت و شگفت انگيزى دارنـد: ((پـس گـروهـى از آنها بر شكم خود راه مى روند))(خزندگان ) (فمنهم من يمشى على بطنه ).
((و گروهى بر روى دو پا راه مى روند)) انسانها و پرندگان (ومنهم من يمشى على رجلين ).
((و گروهى بر روى چهارپا راه مى روند)) چهارپايان (ومنهم من يمشى على اربع ).
تـازه منحصر به اينها نيست و حيات چهره هاى فوق العاده متنوع دارد اعم ازموجوداتى كه در دريا زنـدگـى مـى كنند و يا حشرات كه هزاران نوع دارند و هزاران صورت لذا در پايان آيه مى فرمايد: ((خداوند هر چه را اراده كند مى آفريند)) (يخلق اللّه ما يشا).
((چرا كه خدا بر همه چيز تواناست )) (ان اللّه على كل شى قدير).
آيـه ـ شان نزول : در مورد نزول اين آيه و چهار آيه بعد نقل شده : يكى ازمنافقان با يك مرد يهودى نـزاعـى داشـت , مرد يهودى , منافق ظاهر مسلمان را به داورى پيامبراسلام (ص ) خواند, اما منافق زيـربـار نرفت , و او را به داورى ((كعب بن اشرف يهودى ))! دعوت كرد اين آيات نازل شد و سخت اين گونه اشخاص را موردسرزنش و مذمت قرار داد.