بازگشت

حكومت جهاني مستضعفان


از آنجا كه در آيات گذشته , سخن از اطاعت و تسليم در برابر فرمان خدا وپيامبر(ص ) بود, اين آيه هـمين موضوع را ادامه داده و نتيجه اين اطاعت را كه همان حكومت جهانى است بيان مى كند, و بـه صـورت مـؤكـد مى گويد: ((خداوند به كسانى كه از شما ايمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده انـد وعده مى دهد كه آنها را قطعاخليفه روى زمين خواهد كرد, همان گونه كه پيشينيان را خلافت روى زمين بخشيد))(وعد اللّه الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الا رض كمااستخلف الذين من قبلهم ).
منظور از ((پيشينيان )) بنى اسرائيل است , زيرا آنها با ظهور موسى (ع ) و درهم شكسته شدن قدرت فرعون و فرعونيان مالك حكومت روى زمين شدند.
((و ديـن و آيينى را كه براى آنها پسنديده , بطور ريشه دار و پابرجا در صفحه زمين مستقر سازد)) (ولـيمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم ).
((و خوف و ترس آنها را, به امنيت و آرامش مبدل خواهد كرد)) (وليبدلنهم من بعد خوفهم امنا).
و آن چنان مى شود كه ((تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريك من قرارنخواهند داد)) (يعبدوننى لا يشركون بى شيئا).
مـسـلـم اسـت بـعـد از ايـن سيطره حكومت توحيد و استقرار آيين الهى و از ميان رفتن هرگونه اضـطراب و ناامنى و هرگونه شرك ((كسانى كه بعد از آن كافر شوندفاسقان واقعى آنها هستند)) (ومن كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون ).
از مـجموع آيه چنين بر مى آيد كه خداوند به گروهى از مسلمانان كه داراى دوصفت ((ايمان )) و ((عمل صالح )) هستند سه نويد داده است :.
1ـ جانشينى و حكومت روى زمين .
2ـ نشر آيين حق بطور اساسى و ريشه دار در همه جا.
3ـ از ميان رفتن تمام اسباب خوف و ترس و وحشت و ناامنى .
و نـتيجه اين امور آن خواهد شد كه با نهايت آزادى خدا را بپرستند وفرمانهاى او را گردن نهند و هيچ شريك و شبيهى براى او قائل نشوند و توحيدخالص را در همه جا بگسترانند.