بازگشت

(آيه )ـ آداب ورود به جايگاه خصوصي پدر و مادر


از آنـجا كه مهمترين مساله اى كه در اين سوره , تعقيب شده مساله عفت عمومى است در اينجانيز به يكى از امورى كه با اين مساله ارتباط دارد پرداخته و خصوصيات آن را تشريح مى كند.
نخست مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بايد مملوك هاى شما(بردگانتان ) و همچنين كـودكـانـتـان كـه بـه حـد بلوغ نرسيده اند در سه وقت از شما اجازه بگيرند)) (يا ايها الذين آمنوا ليستاذنكم الذين ملكت ايمانكم والذين لم يبلغواالحلم منكم ثلا ث مرات ).
((قبل از نماز صبح و نيم روز هنگامى كه لباسهاى (معمولى ) خود را بيرون مى آوريد, و بعد از نماز عشا)) (من قبل صلوة الفجر وحين تضعون ثيابكم من الظهيرة ومن بعد صلوة العشا).
اين سه وقت ((سه وقت خصوصى براى شماست )) (ثلث عورات لكم ).
بديهى است اين دستور متوجه اولياى اطفال است كه آنها را وادار به انجام اين برنامه كنند, چرا كه آنها هنوز به حد بلوغ نرسيده اند تا مشمول تكاليف الهى باشند.
ضمنا اطلاق آيه , هم شامل كودكان پسر و هم كودكان دختر مى شود.
در پـايـان آيـه مـى فرمايد: ((گناهى بر شما و بر آنان نيست (كه بدون اذن واردشوند) و بر گرد يـكـديـگـر بـگرديد)) و با صفا و صميميت به يكديگر خدمت نماييد(ليس عليكم ولا عليهم جناح بعدهن طوافون عليكم بعضكم على بعض ).
آرى ((ايـن چـنـين خداوند آيات را براى شما تبيين مى كند و خداوند دانا وحكيم است )) (كذلك يبين اللّه لكم الا يات واللّه عليم حكيم ).
(آيـه )ـدر ايـن آيـه حـكم بالغان را بيان كرده , مى گويد: ((و هنگامى كه اطفال شما به سن بلوغ رسـنـد بـايـد (در هـمه اوقات ) اجازه بگيرند همان گونه كه اشخاصى كه قبل از آنها بودند اجازه مى گرفتند)) (واذا بلغ الا طفال منكم الحلم فليستاذنوا كمااستاذن الذين من قبلهم ).
كودكان نابالغ طبق آيه قبل تنها در سه وقت موظف به اجازه گرفتن هستند,چون زندگى آنها با زنـدگـى پـدران و مادران آنقدر آميخته است كه اگر بخواهند درهمه حال اجازه بگيرند مشكل خواهد بود, و از اين گذشته احساسات جنسى آنهاهنوز بطور كامل بيدار نشده , ولى نوجوانان بالغ طـبـق ايـن آيـه كـه اذن گرفتن را بطورمطلق براى آنها واجب دانسته موظفند در همه حال به هنگام ورود بر پدر و مادراذن بطلبند.
اين حكم مخصوص به مكانى است كه پدر و مادر در آنجا استراحت مى كنند, و گرنه واردشدن در اتاق عمومى آنها اجازه گرفتن لازم ندارد.
در پـايـان آيـه بـراى تاكيد و توجه بيشتر مى فرمايد: ((اين گونه خداوند آياتش رابراى شما تبيين مى كند و خداوند عالم و حكيم است )) (كذلك يبين اللّه لكم آياته واللّه عليم حكيم ).
(آيه )ـدر اين آيه زنان پير و سالخورده را از حكم حجاب زنان مستثنى كرده , مى گويد: ((و زنان از كـار افـتـاده اى كه اميدى به ازدواج ندارند گناهى بر آنان نيست كه لباسهاى (روئين ) خود را بر زمـيـن بگذارند در حالى كه در برابر مردم خودآرايى نكنند)) (والقواعد من النسا اللا تى لا يرجون نكاحا فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرجات بزينة ).
در واقع براى اين استثنا دو شرط وجود دارد:.
نـخـسـت اين كه به سن و سالى برسند كه معمولا اميدى به ازدواج ندارند, و به تعبير ديگر جاذبه جنسى را كاملا از دست داده اند.
ديگر اين كه در حال برداشتن حجاب خود را زينت ننمايند.
الـبـتـه مـنـظور برهنه شدن و بيرون آوردن همه لباسها نيست بلكه تنها كنارگذاشتن لباسهاى رويين است كه بعضى روايات از آن تعبير به چادر و روسرى كرده است .
و در پـايـان آيه اضافه مى كند كه با همه احوال ((اگر آنها تعفف كنند و خويشتن را بپوشانند براى آنها بهتر است )) (وان يستعففن خير لهن ).
چـرا كـه از نـظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و حجاب را رعايت كندپسنديده تر و به تقوا و پاكى نزديكتر است .
و از آنـجـا كه ممكن است بعضى از زنان سالخورده از اين آزادى حساب شده و مشروع سؤاستفاده كـنند, و احيانا با مردان به گفتگوهاى نامناسب بپردازند و ياطرفين در دل افكار آلوده اى داشته باشند در آخر آيه به عنوان يك اخطار مى فرمايد:((و خداوند شنوا و داناست )) (واللّه سميع عليم ).
آنچه را مى گوييد مى شنود و آنچه را در دل داريد و يا در سر مى پرورانيدمى داند.