بازگشت

(آيه )ـ قرآن از سوي حكيم دانايي است


باز در آغاز اين سوره به ((حروف مقطعه )) قرآن برخورد مى كنيم ((طا, سين ))(ط س ) .
بـا تـوجـه به اين كه بلافاصله بعد از آن از عظمت قرآن سخن مى گويد به نظرمى رسد كه يكى از اسـرار آن ايـن بـاشـد كه اين كتاب بزرگ و آيات مبين از حروف ساده الفبا تشكيل يافته , و زيبنده ستايش , آن آفريدگارى است كه چنين اثر بديعى رااز چنان مواد ساده اى به وجود آورده .
سپس مى افزايد: ((اين آيات قرآن و كتاب مبين است )) (تلك آيات القرآن وكتاب مبين ).
(آيـه )ـدر ايـن آيه دو توصيف ديگر براى قرآن بيان شده : قرآنى كه ((مايه هدايت , و وسيله بشارت براى مؤمنان است )) (هدى وبشرى للمؤمنين ).
چرا كه تا مرحله اى از تقوا و تسليم و ايمان به واقعيتها در دل انسان نباشد به دنبال حق نمى رود.
(آيـه )ـ((هـمـان كـسانى كه نماز را بر پا مى دارند و زكات را ادا مى كنندو به آخرت يقين دارند)) (الذين يقيمون الصلوة ويؤتون الزكوة وبالا خرة هم يوقنون ).
و بـه ايـن تـرتيب هم اعتقاد آنها به مبدا و معاد محكم است , و هم پيوندشان با خدا و خلق بنابراين اوصاف فوق اشاره اى به اعتقاد كامل و برنامه عملى جامع آنهاست .
(آيـه )ـسـپـس بـه بـيـان حـال گروهى كه در نقطه مقابل مؤمنان قرار دارندپرداخته و يكى از خـطـرنـاكـتـريـن حـالاتشان را چنين بازگو مى كند: ((كسانى كه ايمان به آخرت ندارند اعمال سـوئشـان را بـراى آنها زينت مى دهيم پس در طريق زندگى حيران و سرگردان مى شوند)) (ان الذين لا يؤمنون بالا خرة زينا لهم اعمالهم فهم يعمهون ).
آلودگى در نظر آنها پاكى , زشتيها نزد آنها زيبا, پستيها افتخار, و بدبختيها وسيه روزيها سعادت و پيروزى محسوب مى شود.
اين دگرگونى ارزشها, و به هم ريختن معيارها در نظر انسان , كه نتيجه اش سرگردان شدن در بيراهه هاى زندگى است از بدترين حالاتى مى باشد كه به يك انسان دست مى دهد.
(آيـه )ـسـپـس به نتيجه ((تزيين اعمال )) پرداخته و سرانجام كار چنين كسانى را اين گونه بيان مـى كـنـد: ((آنـها كسانى هستند كه عذابى بد (و شديد و دردناك ) دارند))(اولئك الذين لهم سؤ العذاب ).
در دنيا سرگردان و مايوس و پريشان خواهند بود, و در آخرت گرفتارمجازاتى هولناك .
((و آنها در آخرت زيانكارترين مردمند)) (وهم فى الا خرة هم الا خسرون ).
چـه زيـانـى از ايـن بالاتر كه انسان اعمال زشتش را زيبا ببيند و تمام نيروى خود را براى آن به كار گيرد, اما سرانجام ببيند جز بدبختى و سيه روزى به بار نياورده است .
(آيـه )ـو در ايـن آيـه بـه عـنـوان تـكميلى بر اشارات گذشته در زمينه عظمت محتواى قرآن , و مقدمه اى براى داستانهاى انبيا كه بلافاصله بعد از آن شروع مى شود مى فرمايد: ((بطور مسلم اين قرآن از سوى حكيم دانايى بر تو القا مى شود))(وانك لتلقى القرآن من لدن حكيم عليم ).
گـرچـه ((حـكـيم )) و ((عليم )) هر دو اشاره به دانايى پروردگار است , ولى ((عليم )) ازآگاهى بى پايان خدا خبر مى دهد, و ((حكيم )) از حساب و هدفى كه در ايجاد اين عالم و نازل كردن قرآن به كار رفته است .