بازگشت

(آيه )ـ سليمان در وادي مورچگان


از آيـات ايـن سـوره , و هـمـچنين از آيات سوره سبا به خوبى استفاده مى شود كه داستان حكومت حضرت سليمان جنبه عادى نداشت , بلكه توام با خارق عادات ومعجزات مختلفى بود.
در حـقـيقت خداوند قدرت خود را در ظاهر ساختن اين حكومت عظيم وقوايى كه مسخر آن بود نشان داد.
نـخـسـت مـى گـويـد: ((لشكريان سليمان از جن و انس و پرندگان نزد او جمع شدند)) (وحشر لسليمن جنوده من الجن والا نس والطير).
آنقدر زياد بودند كه ((بايد توقف مى كردند تا به هم ملحق شوند)) (فهم يوزعون ).
(آيـه )ـبـه هـر حـال , سليمان با اين لشكر عظيم حركت كرد ((تا به سرزمين مورچگان رسيدند)) (حتى اذا اتوا على واد النمل ).
در ايـنـجـا ((مـورچه اى (از مورچگان , همنوعان خود را مخاطب ساخت و)گفت : اى مورچگان ! داخـل لانه هاى خود شويد تا سليمان و لشكريانش شما راپايمال نكنند در حالى كه نمى فهمند))! (قالت نملة يا ايها النمل ادخلوا مساكنكم لا يحطمنكم سليمن وجنوده وهم لا يشعرون ).
(آيه )ـ((سليمان از شنيدن اين سخن مورچه تبسم كرد و خنديد)) (فتبسم ضاحكا من قولها).
در اينجا سليمان رو به درگاه خدا كرد و چند تقاضا نمود.
نـخـست اين كه : ((عرضه داشت : پروردگارا! راه و رسم شكر نعمتهايى را كه برمن و پدر و مادرم ارزانـى داشـتـه اى بـه من الهام فرما)) (وقال رب اوزعنى ان اشكرنعمتك التى انعمت على وعلى والدى ).
تـا بـتـوانم با بسيج همه نيروهايم اين همه نعمتهاى عظيم را در راهى كه توفرمان داده اى و مايه خشنودى توست به كار گيرم و از مسير حق منحرف نگردم .
ديگر اين كه مرا موفق دار ((تا عمل صالحى به جاى آورم كه تو از آن خشنودمى شوى )) (وان اعمل صالحا ترضيه ).
و بـالاخـره سـومـيـن تـقـاضايش اين بود كه عرضه داشت : پروردگارا! ((مرا به رحمتت در زمره بندگان صالحت داخل گردان )) (وادخلنى برحمتك فى عبادك الصالحين ).
يـعنى هدف نهايى به دست آوردن قدرت , انجام عمل صالح است و عمل صالح نيز مقدمه اى است براى جلب خشنودى و رضاى خدا كه هدف نهايى است .