بازگشت

(آيه )ـ آخرين ماموريت پيامبر(ص )


در سه آيه آخر اين سوره , روى سخن را به پيامبراكرم (ص ) كرده وحقايقى را بازگو مى كند كه در واقـع بيانگر اين واقعيت است كه به آنها بگو: من وظايف خودم را انجام مى دهم , چه شما مشركان لجوج ايمان بياوريد و چه نياوريد.
نخست مى فرمايد: ((من مامورم پروردگار اين شهر (مقدس مكه ) را عبادت كنم ))! (انما امرت ان اعبد رب هذه البلدة ).
ايـن شهر مقدسى كه تمام افتخار شما و موجوديتتان در آن خلاصه مى شود,شهر مقدسى كه خدا آن را با بركاتش به شما ارزانى داشته ولى شما به جاى شكرنعمتش , كفران مى كنيد.
آرى ! من مامورم ((پروردگارى را (عبادت كنم ) كه اين شهر را حرمت نهاده ))(الذى حرمها).
امـا تـصور نكنيد كه فقط اين سرزمين ملك خداست بلكه ((همه چيز (در عالم هستى ) به او تعلق دارد)) (وله كل شى ).
و دومين دستور كه به من داده شده اين است : ((و من مامورم كه از مسلمين باشم )) تسليم مطلق در برابر فرمان پروردگار و نه غير او (وامرت ان اكون من المسلمين ).
و بـه اين ترتيب دو ماموريت اصلى خود را كه ((پرستش خداوند يگانه )) و((تسليم مطلق در برابر فرمان )) اوست بيان مى دارد.
(آيـه )ـسـپـس ابزار وصول به اين دو هدف را چنين بيان مى كند: ((و(من مامورم ) قرآن را تلاوت كنم )) (وان اتلو القرآن ).
از فروغ آن شعله گيرم , و از چشمه آب حياتبخش جرعه ها بنوشم , و در همه برنامه ها بر راهنمايى آن تكيه كنم , آرى اين وسيله من است !.
و بـه دنـبـال آن اضـافـه مى كند: تصور نكنيد ايمان آوردن شما سودى به حال من و يا از آن بالاتر سـودى بـراى خداوند بزرگ دارد, نه ((پس هر كس هدايت شود براى خود هدايت مى يابد)) (فمن اهتدى فانما يهتدى لنفسه ).
و تمام منافع هدايت چه در اين جهان و چه در جهان ديگر عائد خود اومى شود.
((و هـركس گمراه شود)) (وزر و وبالش به گردن خود اوست ) بگو: من فقط ازانذاركنندگان و بيم دهندگانم و عواقب شوم آن دامن مرا نمى گيرد)) (ومن ضل فقل انما انا من المنذرين ).
(آيه )ـو سرانجام در آخرين آيه به پيامبر دستور مى دهد كه خدا را در برابراين همه نعمتهاى بزرگ مـخـصـوصـا نـعمت هدايت , حمد و ستايش كن مى فرمايد:((بگو: حمد و ستايش مخصوص ذات خداست )) (وقل الحمد للّه ).
اين حمد و ستايش هم به نعمت قرآن باز مى گردد, هم هدايت الهى و هم مى تواند مقدمه اى براى جـمـلـه بـعـد بـاشـد كه مى گويد: ((به زودى آياتش را به شمانشان مى دهد تا آن را بشناسيد)) (سيريكم آياته فتعرفونها).
اين تعبير اشاره به آن است كه با گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش و خردآدمى , هر روز پرده از آيـات جديد و اسرار تازه اى از عالم هستى برداشته مى شود, وروز به روز به عظمت قدرت و عمق حـكـمـت پـروردگار آشناتر مى شويد, و اين ارائه آيات هرگز قطع نمى شود و در طول عمر بشر همچنان ادامه دارد.
امـا اگـر با اين همه , باز راه خلاف و انحراف بپيماييد, بدانيد: ((پروردگار شماهرگز از كارهايى كه انجام مى دهيد غافل نيست )) (وما ربك بغافل عما تعملون ).
و اگر كيفر شما را تاخير مى اندازد به خاطر لطفش به بندگان است .
((پايان سوره نمل )).