بازگشت

سرگذشت عجيب ذوالقرنين


در آغاز بحث درباره اصحاب كهف گفتيم كه گروهى از قريش به اين فكرافتادند كه پيامبراسلام را به اصطلاح آزمايش كنند, پس از مشاوره با يهود مدينه سه مساله طرح كردند.
اكنون نوبت داستان ذوالقرنين است :.
داسـتـان ذوالـقـرنين درباره كسى است كه افكار فلاسفه و محققان را از دير زمان تاكنون به خود مشغول داشته , و براى شناخت او تلاش فراوان كرده اند.
ما نخست به تفسير آيات مربوط به ذوالقرنين مى پردازيم , سپس براى شناخت شخص او وارد بحث مى شويم .
نخست مى گويد: ((از تو درباره ذوالقرنين سؤال مى كنند)) (ويسئلونك عن ذى القرنين ).
((بـگـو: بـه زودى گوشه اى از سرگذشت او را براى شما بازگو مى كنم )) (قل ساتلوا عليكم منه ذكرا).
آغـاز اين آيه نشان مى دهد كه داستان ذوالقرنين در ميان مردم قبلا مطرح بوده منتها اختلافات يا ابـهـامـاتـى آن را فـراگـرفـته بود, به همين دليل از پيامبر(ص )توضيحات لازم را در اين زمينه خواستند.
(آيـه )ـسـپـس اضـافـه مى كند: ((ما در روى زمين او را تمكين داديم )) (انامكنا له فى الا رض ) و قدرت و ثبات و نيرو و حكومت بخشيديم .
((و اسباب هر چيز را در اختيارش نهاديم )) (وآتيناه من كل شى سببا).
عقل و درايت كافى , مديريت صحيح , قدرت و قوت , لشكر ونيروى انسانى و امكانات مادى خلاصه آنچه از وسائل معنوى و مادى براى پيشرفت و رسيدن به هدفها لازم بود در اختيار او نهاديم .
(آيه )ـ((او هم از اين وسائل استفاده كرد)) (فاتبع سببا).
(آيه )ـ((تا به غروبگاه آفتاب رسيد)) (حتى اذا بلغ مغرب الشمس ).
((در آنـجـا احساس كرد كه خورشيد در چشمه يا درياى تيره و گل آلودى فرومى رود)) (وجدها تغرب فى عين حمئة ) ((و در آنجا گروهى از انسانها را يافت ))(ووجد عندها قوما) كه مجموعه اى از انسانهاى نيك و بد بودند.
((بـه ذوالـقـرنـيـن گفتيم : آيا مى خواهى آنها را مجازات كنى و يا طريقه نيكويى را در ميان آنها انتخاب نمايى )) (قلـنا يا ذاالقرنين اما ان تعذب واما ان تتخذ فيهم حسنا).
(آيـه )ـذوالـقـرنين ((گفت : اما كسانى كه ستم كرده اند به زودى آنها رامجازات خواهيم كرد)) (قال اما من ظلم فسوف نعذبه ).
((سـپس به سوى پروردگارش باز مى گردد و خداوند او را عذاب شديدى خواهد نمود)) (ثم يرد الى ربه فيعذبه عذابا نكرا).
اين ظالمان و ستمگران هم مجازات اين دنيا را مى چشند و هم عذاب آخرت را.
(آيـه )ـ((و امـا كسى كه ايمان آورد, و عمل صالح انجام دهد, پاداشى نيكوتر خواهد داشت )) (واما من آمن وعمل صالحا فله جزا الحسنى ).
((و ما دستور آسانى به او خواهيم داد)) (وسنقول له من امرنا يسرا).
هـم بـا گـفـتار نيك با او برخورد خواهيم كرد, و هم تكاليف سخت و سنگين بردوش او نخواهيم گذارد, و خراج و ماليات سنگين نيز از او نخواهيم گرفت .