بازگشت

نتيجه دوري از شرك و مشركان


سخنان منطقى ابراهيم در طريق هدايت پدرش گذشت , اكنون نوبت بازگوكردن پاسخهاى آزر است تا از مقايسه اين دو با يكديگر, حقيقت و واقعيت آشكار وروشن شود.
قـرآن مـى گويد: نه تنها دلسوزيهاى ابراهيم و بيان پربارش به قلب آزر ننشست بلكه او از شنيدن ايـن سـخـنـان , سخت برآشفت و ((گفت : اى ابراهيم ! آيا تو ازخدايان من روى گردانى ))؟ (قال اراغب انت عن آلهتى يا ابرهيم ).
((اگر از اين كار خوددارى نكنى بطور قطع تو را سنگسار خواهم كرد)) (لئن لم تنته لا رجمنك ).
((و اكنون از من دور شو)) تا ديگر تو را نبينم (واهجرنى مليا).
(آيه )ـ ولى با اين همه , ابراهيم همانند همه پيامبران و رهبران آسمانى ,تسلط بر اعصاب خويش را هـمچنان حفظ كرد, و در برابر اين تندى و خشنونت شديد, با نهايت بزرگوارى ((گفت : سلام بر تو)) (قال سلا م عليك ).
ايـن ((سـلام )) مـمـكن است توديع و خداحافظى باشد كه با گفتن آن و چندجمله بعد, ابراهيم , ((آزر)) را ترك گفت و ممكن است سلامى باشد كه به عنوان ترك دعوى گفته مى شود.
سـپس اضافه كرد: ((من به زودى براى تو از پروردگارم تقاضاى آمرزش مى كنم چرا كه او نسبت به من , رحيم و لطيف و مهربان است )) (ساستغفر لك ربى انه كان بى حفيا).
در واقع ابراهيم در مقابل خشونت و تهديد آزر, مقابله به ضد نمود.
(آيـه )ـ سـپـس چـنـيـن گفت : ((من از شما (از تو و اين قوم بت پرست )كناره گيرى مى كنم , و همچنين از آنچه غير از خدا مى خوانيد)) يعنى از بتها(واعتزلكم وما تدعون من دون اللّه ).
((و تنها پروردگارم را مى خوانم , و اميد است كه دعاى من در پيشگاه پروردگارم بى پاسخ نماند)) (وادعوا ربى عسى الا اكون بدعا ربى شقيا).
ايـن آيـه از يـك سـو, ادب ابراهيم را در مقابل آزر نشان مى دهد, و از سوى ديگر قاطعيت او را در عقيده اش مشخص مى كند.
(آيـه )ـ ابـراهيم به گفته خود وفا كرد و بر سر عقيده خويش با استقامت هرچه تمامتر باقى ماند, هـمـواره منادى توحيد بود, هرچند تمام اجتماع فاسد آن روز بر ضد او قيام كردند, اما او سرانجام تـنـهـا نماند, پيروان فراوانى در تمام قرون واعصار پيدا كرد بطورى كه همه خداپرستان جهان به وجودش افتخار مى كنند.
قـرآن در ايـن زمـيـنـه مـى گـويـد: ((هـنـگامى كه ابراهيم از آن بت پرستان و از آنچه غير از اللّه مى پرستيدند كناره گيرى كرد, اسحاق و (بعد از اسحاق , فرزندش ) يعقوب را به او بخشيديم , و هر يـك از آنـها را پيامبر بزرگى قرار داديم )) (فلما اعتزلهم ومايعبدون من دون اللّه وهبنا له اسحق ويعقوب وكلا جعلنا نبيا).
اين موهبت بزرگ , نتيجه آن استقامتى بود كه ابراهيم (ع ) در راه مبارزه با بتها وكناره گيرى از آن آيين باطل از خود نشان داد.
(آيه )ـ علاوه بر اين , ((ما به آنها از رحمت خود بخشيديم )) (ووهبنا لهم من رحمتنا).
رحمت خاصى كه ويژه خالصين و مخلصين و مردان مجاهد و مبارز راه خداست .
و سـرانـجام ((براى اين پدر و فرزندانش , نام نيك و زبان خير و مقام برجسته (در ميان همه امتها) قرار داديم )) (وجعلنا لهم لسان صدق عليا).
ايـن در حـقـيـقت پاسخى است به تقاضاى ابراهيم كه در سوره شعرا آيه 84آمده است واجعل لى لسان صدق فى الا خرين S( ((خدايا ! براى من نام نيك درامتهاى آينده قرار ده )).