بازگشت

خدا و فرزند داشتن


از آنـجـا كـه در آيـات پـيـشـيـن سخن از شرك و پايان كار مشركان بود, در پايان بحث به يكى از شـاخـه هـاى شـرك يـعـنـى , اعتقاد به وجود فرزند براى خدا اشاره كرده , و زشتى اين سخن را با قاطعترين بيان بازگو مى كند ((و آنها گفتند: خداوندرحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده )) ! (وقالوا اتخذ الرحمن ولدا).
نه تنها مسيحيان عقيده داشتند حضرت ((مسيح )), فرزند حقيقى خداست كه يهوديان نيز در باره ((عـزيـر)) و بـت پـرسـتـان در بـاره ((فـرشـتگان )) چنين اعتقادى داشتند وآنها را دختران خدا مى پنداشتند.
(آيـه )ـ آنـگاه با لحنى كوبنده مى گويد: ((راستى مطلب زشت و زننده اى گفتيد)) ! (لقد جئتم شيئا ادا).
(آيه )ـ از آنجا كه چنين نسبت ناروايى مخالف اصل توحيد است , گويى تمام عالم هستى كه بر پايه توحيد بنا شده است از اين نسبت ناروا در وحشت واضطراب فرو مى روند.
لذا اضافه مى كند: ((نزديك است آسمانها به خاطر اين سخن از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد)) ! (تكاد السموات يتفطرن منه وتنشق الا رض وتخر الجبال هدا).
(آيـه )ـ بـاز بـراى تاكيد و بيان اهميت موضوع مى گويد: ((به خاطر اين كه براى خداوند رحمان فرزندى ادعا كردند)) (ان دعوا للرحمن ولدا).
(آيـه )ـ اينها در حقيقت خدا را به هيچ وجه نشناخته اند وگرنه مى دانستند((هرگز براى خداوند رحمان , سزاوار نيست كه فرزندى برگزيند)) (وما ينبغى للرحمن ان يتخذ ولدا).
انسان فرزند را براى يكى از چند چيز مى خواهد:.
يا به خاطر اين است كه براى بقا نسل خود نياز به توليدمثل دارد.
يـا كـمـك و يـار و ياورى مى طلبدS( يا از تنهايى وحشت دارد اما هيچ يك از اين مفاهيم در باره خدا مـعـنى ندارد, نه قدرتش محدود است , نه حيات او پايان مى گيرد, نه ضعف و سستى در وجود او راه دارد و نه احساس تنهايى و نه نياز.
(آيـه )ـ بـه هـمـين دليل در اين آيه مى گويد: ((تمام كسانى كه در آسمانها وزمين هستند بنده اويند)) و سر بر فرمانش (ان كل من فى السموات والا رض الا آتى الرحمن عبدا).
و بـا ايـن كه همه بندگان جان و دل بر كف او هستند, نيازى به اطاعت وفرمانبردارى آنها ندارد بلكه آنها هستند كه نيازمندند.
(آيـه )ـ ((او هـمـه آنـها را شماره كرده و دقيقا تعداد آنها را مى داند)) (لقداحصيهم وعدهم عدا) يـعـنـى هرگز تصور نكنيد كه با وجود اين همه بندگان چگونه ممكن است حساب آنها را داشته باشد.
(آيه )ـ ((و همه آنها روز رستاخيز تك و تنها در محضر او حاضر مى شوند))(وكلهم آتيه يوم القيمة فردا).
بنابراين هم مسيح , هم عزير, هم فرشتگان و هم تمامى انسانها مشمول اين حكم عمومى او هستند با اين حال چه نازيباست كه فرزندى براى او قائل شويم S( وچه اندازه ذات پاك او را از اوج عظمت به پايين مى آوريم .