بازگشت

هجرت ابراهيم از سرزمين بت پرستان


داسـتـان آتش سوزى ابراهيم و نجات اعجازآميزش از اين مرحله خطرناك ,لرزه بر اركان حكومت نمرود افكند او اگر با اين حال در آن شهر و كشور باقى مى ماند, با آن زبان گويا و منطق نيرومند و شهامت بى نظيرش مسلما كانون خطرى براى آن حكومت جبار و خودكامه بود.
از سوى ديگر ابراهيم در واقع رسالت خود را در آن سرزمين انجام داده , وبذر ايمان و آگاهى را در آن سرزمين پاشيده بود.
او بايد از اينجا به سرزمين ديگرى برود و رسالت خود را در آنجا نيز پياده كند, لذا تصميم گرفت تا بـه اتـفـاق ((لـوط)) ـبرادرزاده اش ـ و همسرش ((ساره )) واحتمالا گروه اندكى از مؤمنان از آن سرزمين به سوى شام هجرت كند.
آنـچـنـانـكه قرآن مى گويد: ((و ما ابراهيم و لوط را به سوى سرزمينى كه براى جهانيان پربركت ساخته بوديم نجات و رهايى بخشيديم )) (ونجيناه ولوطا الى الا رض التى باركنا فيها للعالمين ).
(آيه )ـ اين آيه به يكى از مهمترين مواهب خدا به ابراهيم كه داشتن فرزندى صالح و نسلى برومند و شايسته است اشاره كرده , مى فرمايد: ((و ما به اواسحاق را بخشيديم و يعقوب (فرزند اسحاق ) را بر او افزوديم )) (ووهبنا له اسحق ويعقوب نافلة ).
((و همه آنها را مردانى صالح و شايسته و مفيد قرار داديم )) (وكلا جعلناصالحين ).
(آيـه )ـ ايـن آيه به مقام امامت و رهبرى اين پيامبران بزرگ و بخشى ازصفات و برنامه هاى مهم و پرارزش آنها بطور جمعى اشاره مى كند.
در ايـنـجـا مجموعا ((شش قسمت )) از اين ويژگيها بر شمرده شده كه با اضافه كردن توصيف به صالح بودن كه از آيه قبل استفاده مى شود مجموعا هفت ويژگى راتشكيل مى دهد.
نخست مى گويد: ((و ما آنها را پيشوايانى قرار داديم )) (وجعلناهم ائمة ).
در مـرحـلـه بـعـد فـعليت و ثمره اين مقام را بازگو مى كند: ((آنها به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كردند)) (يهتدون بامرنا).
نـه تـنـها هدايت به معنى راهنمايى و ارائه طريق كه در نبوت و رسالت وجوددارد, بلكه به معنى دستگيرى كردن و رساندن به سر منزل مقصود.
سومين و چهارمين و پنجمين موهبت و ويژگى آنها اين بود كه ((و ما به آنهاانجام كارهاى نيك و بـرپـاداشـتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم )) (واوحينااليهم فعل الخيرات واقام الصلوة وايتا الزكوة ).
و در آخرين فراز به مقام ((عبوديت )) آنها اشاره كرده , مى گويد: ((و آنها همگى فقط ما را عبادت مى كردند)) (وكانوا لنا عابدين ).