بازگشت

موقعيت دقيق اصحاب كهف


در ايـن آيـه و آيـه بـعـد قـرآن به ريزه كاريهاى مربوط به زندگى عجيب اصحاب كهف در آن غار پرداخته و به شش خصوصيت اشاره كرده است :.
1ـ دهـانـه غـار رو بـه شـمال گشوده مى شد و چون قطعا در نيمكره شمالى زمين بوده است نور آفتاب به درون آن مستقيما نمى تابيد چنانكه قرآن مى گويد: ((و (اگردر آنجا بودى ) خورشيد را مى ديدى كه به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمايل مى گردد و به هنگام غروب به سمت چپ (وترى الشمس اذا طلعت تزاورعن كهفهم ذات اليمين واذا غربت تقرضهم ذات الشمال ).
و بـه ايـن ترتيب نور مستقيم آفتاب كه تداوم آن ممكن است موجب پوسيدگى وفرسودگى شود به بدن آنها نمى تابيد, ولى نور غيرمستقيم به قدركافى وجود داشت .
2ـ ((و آنها در محل وسيعى از (آن غار) قرار داشتند)) (وهم فى فجوة منه ).
اشـاره بـه ايـن كـه دهـانـه غار كه معمولا تنگ است جايگاه آنها نبود, بلكه قسمتهاى وسط غار را انتخاب كرده بودند كه هم از چشم بينندگان دور بود, و هم ازتابش مستقيم آفتاب .
در ايـنجا قرآن رشته سخن را قطع مى كند, و به يك نتيجه گيرى معنوى مى پردازد, چرا كه ذكر همه اين داستانها براى همين منظور است .
مى گويد: ((اين از آيات خداست , هركس را خدا هدايت كند, هدايت يافته واقعى اوست , وهركس را گـمـراه نمايد هرگز ولى و راهنمايى براى او نخواهى يافت ))(ذلك من آيات اللّه من يهد اللّه فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد له وليا مرشدا).
آرى ! آنها كه در راه خدا گام بگذارند و براى او به جهاد برخيزند در هر قدمى آنان را مشمول لطف خود مى سازد, نه فقط در اساس كار, كه در جزئيات هم لطفش شامل حال آنهاست .
(آيـه )ـسـوم : خـوا ب آنـهـا يـك خواب عادى و معمولى نبود, اگر به آنهانگاه مى كردى , ((خيال مى كردى آنها بيدارند, در حالى كه در خواب فرورفته بودند))!(وتحسبهم ايقاظا وهم رقود).
ايـن حـالت استثنايى شايد براى آن بوده كه حيوانات موذى به آنان نزديك نشوند چرا كه از انسان بيدار مى ترسند و يا به خاطر اين كه منظره رعب انگيزى پيداكنند كه هيچ انسانى جرئت ننمايد به آنها نزديك شود, و اين خود يك سپر حافظتى براى آنها بوده باشد.
4ـ بـراى ايـن كـه بـر اثـر گذشت ساليان دراز از اين خواب طولانى , اندام آنهانپوسد: ((آنها را به سمت راست و چپ مى گردانديم )) تا بدنشان سالم بماند (ونقلبهم ذات اليمين وذات الشمال ).
تا خون بدنشان در يكجا متمركز نشود, و فشار و سنگينى در يك زمان طولانى روى عضلاتى كه بر زمين قرار داشت اثر زيانبار نگذارد.
5ـ ((و سـگ آنـهـا دسـتهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود)) و نگهبانى مى كرد(وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد).
6ـ مـنظره آنها چنان رعب انگيز بود كه ((اگر نگاهشان مى كردى از آنان مى گريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت پر مى شد)) (لو اطلعت عليهم لوليت منهم فرارا ولملئت منهم رعبا).