بازگشت

آغاز جز 23 قرآن مجيد


(آيـه )ـ ديـديـم كـه مردم شهر ((انطاكيه )) چگونه به مخالفت با پيامبران الهى قيام كردند اكنون ببينيم سرانجام كارشان چه شد؟.
قرآن در اين زمينه مى گويد: ((ما بر قوم او بعد از (شهادت ) وى هيچ لشكرى ازآسمان نفرستاديم , و اصـولا سـنت ما چنين نيست كه براى نابود ساختن اين اقوام سركش متوسل به اين امور شويم )) (وما انزلنا على قومه من بعده من جند من السما وما كنا منزلين ).
مـا نـياز به اين امور نداريم , تنها يك اشاره كافى است كه همه آنها را خاموش سازيم و به ديار عدم بفرستيم و تمام زندگى آنها را در هم بكوبيم .
(آيـه )ـ سـپس مى افزايد: ((تنها يك صيحه آسمانى تحقق يافت , صيحه اى تكان دهنده و مرگبار, ناگهان همگى خاموش شدند))! (ان كانت الا صيحة واحدة فاذاهم خامدون ).
يك صيحه , آن هم در يك لحظه زودگذر, بيش نبود, فريادى بود كه همه فريادها را خاموش كرد, و تكانى بود كه همه را بى حركت ساخت !.
بسوزند چوب درختان بى بر ـــــ سزا خود همين است مر بى برى را!.
(آيه )ـ در اين آيه با لحنى بسيار گيرا و مؤثر برخورد تمام سركشان تاريخ را بادعوت پيامبران خدا يـك جـا مورد بحث قرار داده , مى گويد: ((واحسرتا بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنـهـا نـيامد مگر اين كه او را به باد استهزا گرفتند)) (ياحسرة على العباد ما ياتيهم من رسول الا كانوا به يستهزؤن ).
بـيـچاره و محروم از سعادت آنها گروهى كه نه تنها گوش هوش به نداى رهبران ندهند, بلكه به استهزا و سخريه آنها برخيزند.