بازگشت

متكبران جبار از درك صحيح محرومند


در يـك بـررسـى اجمالى در آيات گذشته و آينده چنين به نظر مى رسد كه ((مؤمن آل فرعون )) براى نفوذ در قلب تيره فرعون و فرعونيان و زدودن زنگار كبر وكفر از آنها سخنان خود را در پنج شكل و مقطع مطرح كرد:.
((مـقـطـع اول )) سـخـنان دوجانبه و احتياطميز و دعوت آن قوم كافر طغيانگر به پرهيز از ضرر محتمل بود.
در ((مقطع دوم )) آنها را به سير و مطالعه در احوال اقوام پيشين دعوت مى كند.
در ((مقطع سوم )) قسمتى از تاريخ خودشان را متذكر مى شود, كه چندان فاصله از آنها ندارد و آن مـسـالـه نـبـوت ((يوسف )) است كه از اجداد موسى بود, و طرزبرخورد آنها با دعوت او را مطرح مى كند.
مـى گـويد: ((و پيش از اين , يوسف با دلائل روشن براى هدايت شما آمد))(ولقد جاكم يوسف من قبل بالبينات ).
((اما شما همچنان در دعوت او شك و ترديد داشتيد)) (فما زلتم فى شك مماجاكم به ).
نه از اين جهت كه دعوت او پيچيدگى داشت , و نشانه ها و دلائل او كافى نبود, بلكه به خاطر ادامه خودكامگيها, سرسختى نشان داديد.
سـپس براى اين كه خود را از هرگونه تعهد و مسؤوليت خلاص كنيد و به خودكامگى و هوسرانى خـويـش ادامـه دهيد ((تا زمانى كه (يوسف ) از دنيا رفت گفتيد: هرگز خداوند بعد از او رسولى مبعوث نخواهد كرد)) (حتى اذا هلك قلتم لن يبعث اللّه من بعده رسولا ).
و به خاطر اين روش نادرستتان مشمول هدايت الهى نشديد, آرى ((اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديدكننده وسوسه گر را گمراه مى كند)) (كذلك يضل اللّه من هو مسرف مرتاب ).
شما از يك سو راه اسراف و تجاوز از حدود الهى را پيش گرفتيد, و از سوى ديگر در همه چيز شك و تـرديـد و وسـوسه نموديد, و اين دو كار سبب شد كه خداوند دامنه لطفش را از شما برگيرد, و شما را در وادى ضلالت رها سازد.
(آيه )ـ اين آيه به معرفى ((مسرفان مرتاب )) پرداخته , مى گويد: ((همانها كه در آيات خدا بى آنكه دلـيـلـى بـرايـشان آمده باشد به مجادله برمى خيزند)) (الذين يجادلون فى آيات اللّه بغير سلطان اتيهم ) بى آنكه هيچ دليل روشنى از عقل و نقل براى سخنان خود داشته باشند.
سپس براى نشان دادن زشتى اين عمل مى افزايد: اين گونه جدال بى اساس در مقابل حق ((خشم عـظـيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آورده اند به بارمى آورد)) (كبر مقتا عنداللّه وعند الذين آمنوا).
چرا كه ((جدال به باطل )) و موضعگيرى بى دليل و بى منطق در برابر آيات الهى هم مايه گمراهى مجادله كنندگان , و هم اسباب ضلالت ديگران است .
و در پايان آيه به دليل عدم تسليم آنها در مقابل حق اشاره كرده , مى فرمايد:((اين گونه خداوند بر دل هر متكبر جبارى مهر مى نهد))! (كذلك يطبع اللّه على كل قلب متكبر جبار).
لـجـاجـتـهـا و عـناد در برابر حق پرده اى ظلمانى بر فكر انسان مى اندازد و حس تشخيص را از او مى گيرد.