بازگشت

از من پيروي كنيد تا راه راست را به شما نشان دهم


گفتيم ((مؤمن آل فرعون )) سخنان خود را در چند مقطع بيان كرد, در اينجاچهارمين مقطع از سـخنان او آمده كه مقصود خود را از طريق ديگرى دنبال مى كند,و آن توجه دادن به ((ناپايدارى زنـدگـى دنـيـا)) و ((مساله معاد و حشر و نشر)) است وتوجه به آنها بدون شك تاثير عميقى در تربيت انسانها دارد.
نخست مى گويد: ((و كسى كه ايمان آورده بود صدا زد: اى قوم من ! از من پيروى كنيد تا من شما را به راه حق ارشاد كنم )) (وقال الذى آمن يا قوم اتبعون اهدكم سبيل الرشاد).
(آيـه )ـ سپس افزود: ((اى قوم من ! (به اين دنيا دل نبنديد كه ) اين زندگى دنيا متاع زودگذرى اسـت , و آخـرت سراى هميشگى و ابدى شماست )) (يا قوم انماهذه الحيوة الدنيا متاع وان الا خرة هى دارالقرار).
گيرم كه با هزار مكر و فسون , ما پيروز شويم و حق را پشت سر اندازيم ,دست به انواع ظلم و ستم دراز كـنـيـم , و دامـان ما به خونهاى بى گناهان آغشته شود,مگر عمر ما در اين جهان چه اندازه خواهد بود؟.
(آيـه )ـ مـسـالـه تـنـها فانى بودن اين دنيا و باقى بودن سراى آخرت نيست ,مهم مساله حساب و جـزاسـت : ((هـركس عمل بدى انجام دهد فقط به اندازه آن به اوكيفر داده مى شود, اما كسى كه عـمـل صـالـحى انجام دهد ـخواه مرد يا زن ـ در حالى كه مؤمن باشد آنان وارد بهشت مى شوند و روزى بـى حسابى به ايشان داده خواهدشد)) (من عمل سيئة فلا يجزى الا مثلها ومن عمل صالحا من ذكر او انثى وهومؤمن فاولئك يدخلون الجنة يرزقون فيها بغير حساب ).
او در اين سخنان حساب شده اش از يكسو اشاره به عدالت خداوند در موردمجرمان مى كند.
و از ديگر سوم اشاره به فضل بى انتهاى او كه در مقابل يك عمل صالح پاداش بى حساب به مؤمنان داده مى شود.
و از سوى سوم لزوم توام بودن ايمان و عمل صالح را يادآور مى شود.
و از سوى چهارم مساوات مرد و زن در پيشگاه خداوند و در ارزشهاى انسانى را مطرح مى كند.
بـه هـر حال او با اين سخن كوتاه خود اين واقعيت را بيان مى كند كه متاع اين جهان گرچه ناچيز اسـت و نـاپـايـدار, ولـى مـى تواند وسيله رسيدن به پاداش بى حساب گردد, چه معامله اى از اين پرسودتر؟!.