بازگشت

محاجه ضعفا و مستكبران در دوزخ


از آنـجا كه مؤمن آل فرعون در پايان سخنانش جمعيت فرعونيان را به مساله قيامت و عذاب دوزخ تـوجه داد, قرآن رشته سخن را در همين زمينه به دست گرفته و دنبال مى كند, و صحنه هايى از گفتگوى پرخاشگرانه دوزخيان را در دل آتش منعكس مى سازد.
نـخـسـت مى فرمايد: ((به خاطر بياور هنگامى را كه آنها در آتش دوزخ محاجه و گفتگومى كنند, پـس ضـعـفا به مستكبران مى گويند: ما پيروان شما بوديم , آيا اكنون سهمى ازعذاب و نصيبى از آتش دوزخ را به جاى ما پذيرا مى شويد))؟ (واذ يتحاجون فى النار فيقول الضعفؤ للذين استكبروا انا كنا لكم تبعا فهل انتم مغنون عنا نصيبامن النار).
مـنظور از ((ضعفا)) كسانى هستند كه علم كافى و استقلال فكرى نداشتند,چشم و گوش بسته به دنبال سردمداران كفر حركت مى كردند كه قرآن از آنها به عنوان مستكبران ياد كرده است .
(آيه )ـ به هر حال مستكبران در پاسخ اين سخن سكوت نمى كنند اماجوابى مى گويند كه از نهايت ضـعـف و زبونى آنها حكايت دارد, چنانكه در آيه شريفه به آن اشاره كرده , مى فرمايد: ((مستكبران مـى گـويند: ما همگى در آن (آتش )هستيم زيرا خداوند در ميان بندگانش به عدالت حكم كرده است ))! (قال الذين استكبروا انا كل فيها ان اللّه قد حكم بين العباد).
(آيه )ـ اينجا كه دست آنها از هر وسيله اى كوتاه مى شود رو به سوى خازنان دوزخ و ماموران عذاب مـى كـنـنـد ((و اين دوزخيان به خازنان جهنم مى گويند:شما از پروردگارتان بخواهيد يك روز عذاب را از ما بردارد)) (وقال الذين فى النارلخزنة جهنم ادعوا ربكم يخفف عنا يوما من العذاب ).
آنـها مى دانند كه مجازات الهى برطرف شدنى نيست , تنها تقاضايشان اين است كه يك روز عذاب الـهـى از آنان برداشته شود يك روز تخفيف بگيرند نفسى تازه كنند, و اندكى بياسايند, و به همين قانع هستند!.
(آيـه )ـ ولـى مـراقبان دوزخ ((مى گويند: آيا پيامبران شما دلائل روشن برايتان نياوردند))؟ و آيا بقدر كافى براى شما اتمام حجت نشد؟ (قالوا اولم تك تاتيكم رسلكم بالبينات ).
در پاسخ ((مى گويند: آرى )) (قالوا بلى ).
خازنان دوزخ به ((آنان مى گويند: پس هر چه مى خواهيد (خدا را) بخوانيدولى دعاى كافران (به جايى نمى رسد و) جز در ضلالت نيست )) (قالوا فادعوا ومـادعا الكافرين الا فى ضلال ).
شـمـا خـود معترفيد كه پيامبران الهى با دلائل روشن آمدند, اما به آنها اعتنانكرديد و كافر شديد, بنابراين هر چه دعا كنيد سودى ندارد.