بازگشت

نزول فرشتگان بر مؤمنان با استقامت


مـى دانـيم روش قرآن براى تبيين مطالب اين است كه امور متضاد را در برابرهم قرار مى دهد تا با مـقايسه با يكديگر وضع آنها به خوبى روشن گردد, و از آنجا كه در آيات گذشته سخن از منكران لـجوجى در ميان بود كه بر كفر پافشارى داشتند, دراينجا سخن از مؤمنانى است كه در ايمانشان راسخ و پابرجا هستند, و خداوند به هفت پاداش و موهبت كه براى آنها قرار داده اشاره مى كند.
نخست مى گويد: ((به يقين كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است ,سپس استقامت كـردند فرشتگان الهى بر آنها نازل مى شوند كه نترسيد و غمگين مباشيد)) (ان الذين قالوا ربنا اللّه ثم استقاموا تتنزل عليهم الملا ئكة الا تخافواولا تحزنوا) نه از حوادث بيمناك آينده نگران باشيد و نه از گناهان گذشته خودغمى به دل راه دهيد.
بـسـيـارند كسانى كه دم از عشق ((اللّه )) مى زنند, ولى در عمل استقامت ندارند,افرادى سست و نـاتـوانـند كه وقتى در برابر طوفان شهوات قرار مى گيرند با ايمان وداع كرده , و در عمل مشرك مـى شـونـد, و هـنگامى كه منافعشان به خطر مى افتدهمان ايمان ضعيف و مختصر را نيز از دست مى دهند.
البته نبايد فراموش كرد كه ((استقامت )) همچون ((عمل صالح )) ميوه درخت ((ايمان )) است S( زيرا ايمان هنگامى كه عمق و نفوذ كافى پيدا كند انسان را دعوت به استقامت خواهد كرد, همان گونه كه استقامت در مسير حق نير بر عمق ايمان مى افزايد, و اين دو تاثير متقابل دارند.
در حديثى از پيغمبرگرامى اسلام (ص ) آمده كه شخصى خدمتش عرض كرد:.
((دستورى به من ده كه به آن چنگ زنم و در دنيا و آخرت اهل نجات شوم )).
پـيـغـمـبـر(ص ) فرمود: ((قل ربى اللّه ثم استقم S( بگو: پروردگار من اللّه است و بر اين گفته خود بايست )).
پس از نخستين و دومين بشارت در مورد عدم ((خوف )) و ((حزن )) كه به آن اشاره شد در سومين مرحله مى گويند: ((و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شماوعده داده شده است )) (وابشروا بالجنة التى كنتم توعدون ).
(آيـه )ـ و در چـهـارمـين بشارت مى افزايند: ((ما ياران و مددكاران شما درزندگى دنيا و آخرت هستيم )) (نحن اولياؤكم فى الحيوة الدنيا وفى الا خرة ).
هـرگـز شـمـا را تـنـهـا نـمى گذاريم در نيكيها به شما كمك مى كنيم و از لغزشها شمارا حفظ مى نماييم تا وارد بهشت شويد.
در پـنـجمين بشارت مى گويند: ((و در بهشت براى شما هر چه دلتان بخواهد ازمواهب و نعمتها فراهم است )) و هيچ قيد و شرطى در كار نيست (ولكم فـيها مـاتشتهى انفسكم ).
شـشـمـيـن بـشـارت اين كه نه تنها نعمتهاى مادى و آنچه دلخواه شماست به شما مى رسد, بلكه ((آنچه (از مواهب معنوى ) طلب كنيد به شما داده مى شود))(ولكم فيها مـا تدعون ).
(آيـه )ـ و بـالاخره هفتمين و آخرين مژده اى كه به آنها مى دهند اين است كه شما ميهمان خدا در بهشت جاويدان او هستيد و همه اين نعمتها ((به عنوان پذيرايى يك ميزبان از يك ميهمان گرامى از سوى پروردگار غفور و رحيم به شماارزانى داشته مى شود)) (نزلا من غفور رحيم ).
نكته : اين كه فرشتگان در چهارمين بشارت به مؤمنان با استقامت مى گويند:((ما دوستان شما در دنـيـا و آخـرت هـستيم )) دليل بر آن است كه اين مژده ها را به هنگامى كه آنها در دنيا زنده اند از فـرشـتـگـان مـى شـنـوند, اما نه بشارتى با زبان و الفاظ,بلكه بشارتهايى كه مؤمنان با گوش جان مـى شـنـونـد, و در مـشكلات و گرفتاريها دراعماق دل احساس مى كنند و آرامش مى يابند و در پرتگاهها و لغزشگاهها به آنهاثبات قدم مى دهد.