بازگشت

هر يك از خورشيد و ماه آيتي هستند


در اينجا بخش ديگرى از نشانه هاى عظمت خدا را در جهان هستى بيان مى كند .
نخست مى فرمايد: ((شب براى آنها آيه و نشانه اى است )) از عظمت خدا(وآية لهم الليل ).
در حـالـى كـه نور آفتاب همه جا را فرا گرفته و سپاه ظلمت به عقب رانده شده ((ما نور آفتاب و روز را از آن بـرمـى داريـم , نـاگـهان تاريكى همه آنها را فرا مى گيرد))(نسلخ منه النهار فاذاهم مظلمون ).
دقـت در ايـن تـعـبـير اين نكته را بازگو مى كند كه طبيعت اصلى كره زمين تاريكى است , نور و روشنايى صفتى است عارضى كه از منبع ديگرى به او داده مى شود,همچون لباس كه بر تن كسى بپوشانند كه هرگاه آن لباس را بيرون آورد رنگ طبيعى تن آشكار مى شود!.
(آيـه )ـ سـومـيـن نشانه اى كه بعد از آيت شب به آن اشاره شده آيت نور وروشنايى و آفتاب است , مـى گـويـد: ((و خـورشـيد نيز (براى آنها آيتى است ) كه پيوسته به سوى قرارگاهش در حركت است ))! (والشمس تجرى لمستقر لها).
اين آيه به وضوح حركت خورشيد را بطور مستمر بيان مى كند, اما در اين كه منظور از اين حركت چـيست جديدترين تفسير همان است كه اخيرا دانشمندان كشف كرده اند و آن حركت خورشيد با مجموعه منظومه شمسى در وسط كهكشان ما به سوى يك سمت معين و ستاره دور دستى كه آن را ستاره ((وگا)) ناميده اندمى باشد.
بـه هـرحـال حركت دادن خورشيد اين كره بسيار عظيمى كه يك ميليون ودويست هزار مرتبه از كـره زمـيـن بـزرگـتر است آن هم با حركت حساب شده در اين فضاى بيكران از هيچ كس ميسر نيست جز از خداوندى كه قدرتش فوق همه قدرتهاو علم و دانشش بى انتهاست .
و بـه هـمين جهت در پايان آيه مى فرمايد: ((اين تقدير خداوند قادر و داناست ))(ذلك تقدير العزيز العليم ).
در تـعـبـيرات اين آيه اشاره اى است پرمعنى به نظام سال شمسى كه از حركت خورشيد در برجها حاصل مى گردد و به زندگى بشر نظم و برنامه مى دهد.
(آيـه )ـ لذا در اين آيه براى تكميل اين بحث از حركت ماه و منازل آن كه نظام بخش ايام ماه است , سـخن مى گويد, و مى فرمايد: ((و ما براى ماه منزلهايى قرارداديم , و به هنگامى كه اين منزلها را طى كرد سرانجام به صورت شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما در مى آيد))! (والقمر قدرناه منازل حتى عادكالعرجون القديم ).
مـنـظـور از ((مـنازل )) همان منزلگاههاى دويست و هشتگانه اى است كه ماه قبل از ((محاق )) و تاريكى مطلق طى مى كند.
اين نظام عجيب به زندگى انسانها نظم مى بخشد, و يك تقويم طبيعى آسمانى است كه با سواد و بى سواد توانايى خواندن آن را دارد.
(آيه )ـ در اين آيه سخن از ثبات و دوام اين نظم سال و ماه , و شب و روز,است , پروردگار آن چنان بـرنـامه اى براى آنها تنظيم كرده كه كمترين دگرگونى در وضع آنها پيدا نمى شود و تاريخ بشر به خاطر همين ثبات كاملا تنظيم مى گردد.
مـى فـرمـايـد: ((نه براى خورشيد سزاوار است كه به ماه رسد, و نه شب بر روزپيشى مى گيرد, و هـركـدام از آنـهـا در مـسير خود شناورند))! (لا الشمس ينبغى لها ان تدرك القمر ولا الليل سابق النهار وكل فى فلك يسبحون ).
مـى دانـيم خورشيد دوران خود را در برجهاى دوازده گانه در يك سال طى مى كند, در حالى كه كره ماه منزلگاههاى خويش را در يك ماه طى مى كند.
بنابراين حركت دورانى ماه در مسيرش دوازده بار از حركت خورشيد در مدارش سريعتر است , لذا مـى فرمايد: خورشيد هرگز در حركت خود به پاى ماه نمى رسد تاحركت يك ساله خود را در يك ماه انجام دهد و نظام ساليانه بر هم خورد.
از آنچه گفتيم روشن مى شود كه منظور از حركت خورشيد در اين بحث حركت آن بحسب حس ما است .