بازگشت

قرآن روحي است از جانب خدا


بـه دنـبـال بـحث كلى و عمومى كه درباره وحى در آيه قبل آمد در اينجا از نزول وحى بر شخص پيغمبر گرامى اسلام (ص ) سخن گفته , مى فرمايد: ((همان گونه (كه برپيامبران پيشين , از طرق مـخـتـلـف وحى فرستاديم ) بر تو نيز روحى را به فرمان خودوحى كرديم )) (وكذلك اوحينا اليك روحا من امرنا).
منظور از ((روح )) در اينجا قرآن مجيد است كه مايه حيات دلها و زندگى جانهاست .
در دنـبـالـه آيـه مـى افزايد: ((تو پيش از اين از كتاب و ايمان آگاه نبودى , ولى ما آن را نورى قرار داديم كه به وسيله آن هركس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مى كنيم )) (مـا كنت تدرى ما الكتاب ولا الا يمان ولكن جعلناه نورا نهدى به من نشا من عبادنا).
ايـن لـطـف خـدا بـود كه شامل حال تو شد, و اين وحى آسمانى بر تو نازل گشت و ايمان به تمام محتواى آن پيدا كردى .
در پـايـان آيـه مـى افـزايد: ((بطور مسلم تو به سوى راه مستقيم مردم را هدايت مى كنى )) (وانك لتهدى الى صراط مستقيم ).
نه تنها قرآن نورى براى توست كه نورى براى همگان است , و وسيله هدايتى براى جهانيان به سوى صـراط مـسـتقيم , اين يك موهبت عظيم الهى است براى رهروان راه حق و آب حياتى است براى همه تشنه كامان .
(آيه )ـ سپس به عنوان تفسيرى بر ((صراط مستقيم )) مى افزايد: ((راه خداوندى كه تمام آنچه در آسـمانها و آنچه در زمين است از آن اوست )) (صراط اللّه الذى له مـافى السموات ومـا فى الا رض ) چه راهى صافتر از راهى است كه به خالق عالم هستى مى رسد؟.
آخرين جمله اين آيه كه در عين حال آخرين جمله سوره شورى است درحقيقت دليلى است براى ايـن مـعـنى كه راه مستقيم تنها راهى است كه به سوى خدامى رود, مى فرمايد: ((آگاه باشيد كه همه كارها تنها به سوى خدا باز مى گردد)) (الا الى اللّه تصير الا مور).
اين جمله در عين حال بشارتى است براى پرهيزگاران , و تهديدى است براى ظالمان و گنهكاران كه بازگشت همه آنها به سوى خداست .
و نيز دليلى است بر اين كه وحى بايد تنها از سوى خدا باشد, چرا كه بازگشت همه اشيا و تدبير آنها به سوى اوست .