بازگشت

فرعونيان مغرور و پيمان شكن


در اينجا به گوشه اى از ماجراى پيغمبر خدا ((موسى بن عمران )) و برخورد او با((فرعون )) اشاره شـده , تا پاسخى باشد به گفتار بى اساس مشركان كه ((اگر خدامى خواست پيامبرى بفرستد چرا مردى را از ثروتمندان مكه و طائف براى اين ماموريت بزرگ انتخاب نكرد))؟.
مـى فـرمـايـد: ((مـا مـوسـى را با آيات و نشانه هاى خود به سوى فرعون و اطرافيان و درباريان او فرستاديم )) (ولقد ارسلنا موسى باياتنا الى فرعون وملا ئه ).
((پس موسى به آنها گفت : من فرستاده پروردگار جهانيانم )) (فقال انى رسول رب العالمين ).
(آيه )ـ اكنون ببينم اولين برخورد فرعون و فرعونيان با دلائل منطقى ومعجزات روشن موسى چه بود؟.
قـرآن مى گويد: ((هنگامى كه موسى با آيات ما به سراغ آنها آمد همگى از آن مى خنديدند)) (فلما جاهم بـاياتنا اذاهم منها يضحكون ).
اين نخستين برخورد همه طاغوتها و جاهلان مستكبر در برابر رهبران راستين است , جدى نگرفتن دعوت و دلائل آنها.
(آيـه )ـ امـا مـا بـراى اتـمـام حـجـت , آيات خود را يكى بعد از ديگرى فرستاديم ((و هيچ آيه اى و مـعجزه اى به آنها نشان نمى داديم مگر اين كه از ديگرى بزرگتر و مهمتر بود)) (وما نريهم من آية الا هى اكبر من اختها).
و به اين ترتيب بعد از معجزه ((عصا)) و ((يد بيضا)) معجزات ((طوفان )) و ((جراد))و ((قمل )) و ((ضفادع )) و غير اينها را به آنها نشان داديم .
سپس مى افزايد: ((آنها را به عذابها (و مجازاتهاى هشداردهنده )گرفتار نموديم شايد (بيدار شوند و) به راه حق باز گردند)) (واخذناهم بالعذاب لعلهم يرجعون ).
(آيـه )ـ چـنانكه در اين آيه مى خوانيم : ((آنها گفتند: اى ساحر! پروردگارت را به عهدى كه با تو كرده است بخوان (تا ما را از اين درد و رنج و بلا و مصيبت رهايى بخشد, و) مطمئن باش كه ما راه هدايت را پيش خواهيم گرفت ))! (وقالوا ياايه الساحر ادع لنا ربك بما عهد عندك اننا لمهتدون ).
چـه تـعـبـير عجيبى ! از يك سو ساحرش مى خوانند, و از سوى ديگربراى رفع بلا دست به دامنش مى زنند! و از سوى سوم به او وعده قبول هدايت مى دهند!.
آرى ! سـبـك مـغـزان مـغرور هنگامى كه بر اريكه قدرت مى نشينند چنين است منطقشان و راه و رسمشان .
(آيـه )ـ ولـى بـه هر حال موسى به خاطر اين تعبيرات نيش دار و موهن هرگزدست از هدايت آنها بـرنداشت , و از خيره سرى آنها مايوس و خسته نشد, همچنان به كار خود ادامه داد بارها دعا كرد تا طوفان بلاها فرو نشيند و فرو نشست .
امـا چـنـانكه آيه شريفه مى گويد: ((هنگامى كه عذاب را از آنها برطرف مى ساختيم آنها پيمانهاى خـود را مـى شـكستند و به لجاجت و انكار خود ادامه مى دادند)) (فلما كشفنا عنهم العذاب اذاهم ينكثون ).
ايـنـهـا هـمـه درسـهـايـى است زنده و گويا براى مسلمانان و تسليت خاطرى است براى شخص پيامبر(ص ) كه از لجاجت و سرسختى مخالفان هرگز خسته نشوند.
و نـيـز هـشـدارى است به دشمنان لجوج و سرسخت كه آنها هرگز از فرعون وفرعونيان قويتر و قدرتمندتر نيستند, سرانجام كار آنها را ببينند و در عاقبت كارخويش بينديشند.