بازگشت

آنچه دل بخواهد و چشم از ديدنش لذت برد


در اينجا پاداش بندگان خالص خدا و مؤمنان صالحى را كه در آيات قبل توصيف آنها به ميان آمده بود بيان مى كند, و بهشت جاويدان را ب به هرحال از آنجا كه ارزش نعمت هنگامى است كه جاودانى باشد, درششمين توصيف , بهشتيان را از ايـن نـظـر آسـوده خـاطـر سـاخته , مى فرمايد: ((شماجاودانه در آن خواهيد ماند)) (وانتم فيها خالدون ).
(آيـه )ـ در ايـنـجـا بـراى اين كه روشن شود اين همه نعمتهاى بهشتى را به ((بها)) مى دهند و به ((بـهـانه )) نمى دهند مى افزايد: ((اين بهشتى است كه شما وارث آن مى شويد به خاطر اعمالى كه انجام مى داديد)) (وتلك الجنة التى اورثتموها بما كنتم تعملون ).
اشـاره بـه ايـن كـه اعمال شما پايه اصلى نجات شماست , ولى آنچه دريافت مى داريد در مقايسه با اعمالتان آنقدر برترى دارد كه گويى همه را رايگان از فضل الهى به دست آورده ايد!.
(آيـه )ـ در آخـريـن و هفتمين نعمت سخن از ميوه هاى بهشتى است كه ازبهترين نعمتهاى الهى مى باشد, مى فرمايد: ((براى شما در بهشت ميوه هاى فراوانى است كه از آنها تناول مى كنيد)) (لكم فيها فاكهة كثيرة منها تاكلون ).ا هفت نعمت ارزنده به آنها نويد مى دهد.
نـخـسـت مـى فرمايد: از سوى خداوند بزرگ و منان به آنها خطاب مى شود((وارد بهشت شويد)) (ادخلوا الجنة ).
به اين ترتيب پذيرايى كننده واقعى از آنها خداست .
سپس به نخستين نعمت اشاره كرده , مى افزايد: ((شما و همسرانتان )) (انتم وازواجكم ).
روشـن اسـت بودن در كنار همسران با ايمان و مهربان هم براى مردان لذت بخش است و هم براى زنانشان كه اگر در اندوه دنيا شريك بودند در شادى آخرت نيز شريك باشند.
سـپـس اضـافـه مـى كـند: ((همگى غرق سرور و شادى باشيد و ((در نهايت شادمانى وارد بهشت شويد))! (تحبرون ).
(آيـه )ـ و در بـيان سومين نعمت مى فرمايد: ((ظرفها (ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مى گردانند)) (يطاف عليهم بصحاف من ذهب واكواب ).
آنـهـا در بـهـترين ظروف , و از بهترين غذا, در نهايت آرامش و آسايش و صفا, وبدون هيچ دردسر پذيرايى مى شوند.
در مـرحله چهارم و پنجم به دو نعمت ديگر اشاره مى كند كه تمام نعمتهاى مادى و معنوى جهان در آن جـمـع اسـت مـى فـرمايد: ((و در بهشت آنچه دلهامى خواهند و چشمها از آن لذت مى برد موجود است )) (وفيها ما تشتهيه الا نفس وتلذ الا عين ).