بازگشت

آنها بهترند يا قوم ((تبع ))


سـرزمـين يمن كه در جنوب جزيره عربستان قرار دارد از سرزمينهاى آباد وپربركتى است كه در گـذشـتـه مـهـد تمدن درخشانى بوده است , پادشاهانى بر آن حكومت مى كردند كه ((تبع )) نام داشـتـند, به خاطر اين كه مردم از آنها ((تبعيت ))مى كردند, و يا از اين نظر كه يكى بعد از ديگرى روى كار مى آمدند.
در اينجا به دنبال بحثى كه پيرامون مشركان مكه و لجاجت و انكار آنها نسبت به معاد آمده با اشاره بـه سـرگذشت ((قوم تبع )) آنها را تهديد مى كند كه نه تنها عذاب الهى در قيامت در انتظارشان است كه در اين دنيا نيز سرنوشتى همچون قوم گنهكارو كافر تبع پيدا خواهند كرد.
مـى فـرمايد: ((آيا آنها بهترند, يا قوم تبع , و كسانى كه پيش از آنان بودند؟! ما آنهارا هلاك كرديم , چرا كه آنها مجرم بودند)) (اهم خير ام قوم تبع والذين من قبلهم اهلكناهم انهم كانوا مجرمين ).
(آيه )ـ سپس بار ديگر به مساله معاد باز مى گردد و با استدلال لطيفى اين واقعيت را اثبات كرده , مـى گويد: ((ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است بيهوده و بى هدف نيافريديم )) (وما خلقنا السموات والا رض وما بينهما لا عبين ).
اگر به گفته شما مرگ نقطه پايان زندگى است اين آفرينش لعب و لغو و بيهوده خواهد بود.
(آيه )ـ سپس براى تاكيد اين سخن مى افزايد: ((ما آن دو را جز به حق نيافريديم )) (ما خلقناهما الا بالحق ).
حـق بودن اين دستگاه ايجاب مى كند كه هدف معقولى داشته باشد, و آن بدون وجود جهان ديگر ممكن نيست .
((ولى غالب آنها (اين حقايق را) نمى دانند)) (ولكن اكثرهم لا يعلمون ).
چرا كه انديشه و فكر خود را به كار نمى گيرند, وگرنه دلائل مبدا و معاد واضح و آشكار است .