بازگشت

همه جا نشانه هاي اوست


اين سوره ششمين سوره اى است كه با حروف مقطعه ((حاـميم )) (حم ) آغازشده است .
مـفـسـر معروف ((طبرسى )) در آغاز اين سوره مى گويد: بهترين سخن اين است كه گفته شود ((حـم )) نـام ايـن سـوره است S( و نامگذارى اين سوره به ((حم )) اشاره به اين است كه اين قرآن كه سراپا اعجاز است از حروف الفبا تشكيل شده .
(آيـه )ـ و شـايد به همين دليل بلافاصله از عظمت قرآن ياد كرده , مى گويد:((اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است )) (تنزيل الكتاب من اللّه العزيز الحكيم ).
((عـزيز)) به معنى قدرتمند و شكست ناپذير, و ((حكيم )) به معنى كسى است كه از اسرار همه چيز آگاه است و تمام افعالش روى حساب و حكمت مى باشد.
(آيـه )ـ سـپـس بـه بـيان آيات و نشانه هاى عظمت خدا در آفاق و انفس پرداخته , مى گويد: ((در آسمانها و زمين نشانه هاى فراوانى است براى آنها كه اهل ايمانند و طالب حقند)) (ان فى السموات والا رض لا يات للمؤمنين ).
عـظـمت آسمانها از يك سو, و نظام شگفت انگيز آنها ـكه ميليونها سال مى گذرد و برنامه هاى آنها بدون كمترين انحراف و دگرگونى ادامه مى يابدـ از سوى ديگر, و ساختمان زمين و عجائب آن از سوى سوم هريك آيتى از آيات خداست .
(آيه )ـ پس از اين آيات آفاقى به آيات انفسى پرداخته , مى گويد: ((و درآفرينش شما و جنبندگانى كـه در سـراسـر زمـين پراكنده ساخته نيز نشانه هايى است براى جمعيتى كه اهل يقينند)) (وفى خـلـقـكـم ومـا يـبث من دابة آيات لقوم يوقنون )آرى ! هريك به نوبه خود آيت و نشانه اى از علم و حكمت و قدرت بى پايان مبدا آفرينش است .
(آيـه )ـ در ايـن آيـه از سه موهبت بزرگ كه هريك نقش مهمى در حيات انسان و موجودات زنده ديگر دارد, و هريك آيتى از آيات خداست , نام مى برد:مساله ((نور)) و ((آب )) و ((هوا)).
مـى فـرمـايـد: ((درآمد و شد شب و روز, و رزقى را كه خداوند از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را بعد از مرگش حيات بخشيده , و همچنين در وزش بادها,نشانه هايى است براى جمعيتى كـه تـعقل و انديشه مى كنند)) (واختلا ف الليل والنهار وما انزل اللّه من السما من رزق فاحيا به الا رض بعد موتها وتصريف الرياح آيات لقوم يعقلون ).
مـسـالـه نـظام ((نور و ظلمت )) و آمد و شد شب و روز كه هريك با نظام خاصى جانشين و خليفه ديگرى مى شود بسيار حساب شده و شگفت انگيز است .
در مرحله دوم از رزق حياتبخش آسمانى , يعنى باران , سخن به ميان آمده كه نه در لطافت طبعش كلامى است , و نه در قدرت احياگريش سخنى , و همه جا نشانه زندگى و طراوت و زيبائى است .
و در مـورد سـوم سخن از وزش بادها است بادهايى كه هواى پراكسيژن زنده راجابه جا مى كنند, و در اخـتيار جانداران مى گذارند, هواى آلوده به كربن را براى تصفيه به دشتها و جنگلها و صحراها مـى فرستند, و پس از تصفيه به شهرها و آباديهامى برند, و عجب اين كه اين دو دسته از موجودات زنده يعنى ((حيوانات )) و((گياهان )) درست بر ضد هم عمل مى كنند, اولى اكسيژن را مى گيرد و گـاز كـربـن مـى دهـد, و دومـى كربن را مى گيرد و اكسيژن مى دهد تا تعادل در نظام حيات برقرارگردد, و با گذشت زمان ذخيره هواى مفيد زمين نابود نشود.
وزش بـادهـايى كه علاوه بر اين , تلقيح گر گياهان , و باروركننده آنها, و افشاننده انواع بذرها در سـرزمينهاى مختلف , و پرورش دهنده مراتع طبيعى و جنگلها, و موج آفرين در دل اقيانوسهاست , مـوجـى كه به دريا حيات و حركت مى بخشد, و آب را ازعفونت و فساد حفظ مى كند, و نيز همين بادها كشتيها را بر صفحه اقيانوسها به حركت در مى آورند.
(آيـه )ـ سـپـس در ايـن آيه به عنوان يك جمع بندى نسبت به بحثهاى گذشته , و بيان عظمت و اهـمـيـت آيات قرآن , مى فرمايد: ((اينها آيات الهى است كه ماآن را به حق بر تو تلاوت مى كنيم )) (تلك آيات اللّه نتلوها عليك بالحق ).
به راستى اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند به چه چيز ايمان خواهند آورد؟.
و لـذا در پـايان آيه مى افزايد: ((پس اين گروه كافر به كدام سخن بعد از سخن خدا و آياتش ايمان مى آورند))؟! (فباى حديث بعد اللّه وآياته يؤمنون ).
آرى ! به راستى قرآن مجيد آن چنان محتوائى از نظر استدلال و براهين توحيدى و همچنين از نظر پـند و اندرز دارد كه هر دلى كمترين آمادگى در آن باشد,او را به سوى خدا و پاكى و تقوا دعوت مى كند, هرگاه اين آيات بينات در كسى اثرنبخشد هرگز اميدى به هدايت او نيست .