بازگشت

در آن دادگاه عدل همه به زانو در مي آيند


در اينجا پاسخ ديگرى به سخن دهريين كه منكر مبدا و معاد بودند داده ,مى فرمايد: ((بگو: خداوند شـمـا را زنـده مـى كند, سپس مى ميراند سپس (بار ديگرحيات مى بخشد و) براى حساب در روز قيامت , روزى كه در آن شك و ترديدى نيست جمع آورى مى كند)) (قل اللّه يحييكم ثم يميتكم ثم يجمعكم الى يوم القيمة لا ريب فيه ).
آنـهـا نـه خـدا را قبول داشتند و نه روز جزا را, و محتواى اين آيه در حقيقت استدلال براى هر دو قسمت است , چرا كه روى مساله حيات نخستين تكيه شده , ازسوى ديگر, كسى كه قادر بر حيات نخستين است چگونه قادر بر اعاده آن نيست .
و از آنجا كه بسيارى از مردم در اين دلائل تامل و دقت نمى كنند در پايان آيه مى افزايد: ((ولى اكثر مردم نمى دانند)) (ولكن اكثرالناس لا يعلمون ).
(آيـه )ـ ايـن آيـه دلـيـل ديگرى بر مساله معاد است كه شبيه آن را در آيات ديگر قرآن خوانده ايم , مى فرمايد: ((مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خداست )) (وللّه ملك السموات والا رض ).
او كـه مـالـك و حـاكم بر تمام پهنه عالم هستى است , مسلما قدرت بر احياى مردگان را دارد, و چنين كارى در برابر قدرت او هرگز مشكل نيست .
او اين جهان را مزرعه اى براى قيامت , و تجارتخانه پرسودى براى عالم پس از مرگ , قرار داده است , لـذا در پـايـان آيه مى افزايد: ((و آن روز كه قيامت برپا شوداهل باطل زيان مى بينند)) (ويوم تقوم الساعة يومئذ يخسر المبطلون ).
حـيـات و عـقـل و هـوش و مـواهـب زندگى سرمايه هاى انسان است باطل گرايان آنها را با متاع زودگـذرى كـه نـسبت به آن هيچ ارزشمند نيست مبادله مى كنند, و روزرستاخيز كه تنها قلب سليم و ايمان و عمل صالح به كار مى آيد زيانكار بودن خود رابا چشم مشاهده مى كنند.
(آيه )ـ اين آيه صحنه قيامت را به طرز بسيار گويائى ترسيم كرده , مى گويد:((در آن روز هر امتى را مى بينى (كه از شدت ترس و وحشت ) بر زانو نشسته )) (وترى كل امة جاثية ).
سـپـس دومـين صحنه از صحنه هاى قيامت را به اين صورت بيان مى كند كه : ((هر امتى به سوى كـتـابـش خـوانـده مـى شـود (و بـه آنـها مى گويند:) امروز جزاى آنچه را انجام مى داديد به شما مى دهند)) (كل امة تدعى الى كتابها اليوم تجزون ماكنتم تعملون ).
ايـن كـتـاب هـمـان نامه اعمالى است كه تمام نيكيها و بديها, زشتيها و زيبائيهاى گفتار و كردار انسانها در آن ثبت است .
تـعـبـيـر ((كـل امة تدعى الى كتابها)) نشان مى دهد كه علاوه بر نامه اعمالى كه براى هر انسانى جداگانه موجود است هر امتى نيز نامه اعمالى متعلق به جمع وگروه خود دارد.
(آيـه )ـ بار ديگر از سوى خداوند به آنها خطاب مى شود و به عنوان تاكيدمى گويد: ((اين كتاب ما اسـت كه به حق با شما سخن مى گويد)) و اعمال شما را بازگومى كند! (هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ).
آن روز كـه شـمـا هر چه مى خواستيد انجام مى داديد هرگز باور نمى كرديد كه اعمالتان در جايى ثبت شود, ولى ((ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم )) (انا كنانستنسخ ما كنتم تعلمون ).
(آيـه )ـ در ايـن آيـه مـرحـله نهائى دادرسى قيامت را بيان مى كند, آنجا كه هرگروهى به نتيجه اعمال خود مى رسند.
مى فرمايد: ((اما كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادندپروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مى كند)) (فاما الذين آمنوا وعملواالصالحات فيدخلهم ربهم فى رحمته ).
و در پايان آيه مى فرمايد: ((اين پيروزى آشكار است )) (ذلك هو الفوز المبين ).
(آيـه )ـ در اين آيه سرنوشت گروه ديگرى را كه نقطه مقابل اين گروهنديادآور شده , مى فرمايد: ((و امـا كـسانى كه كافر شدند (به آنها گفته مى شود) مگر آيات من بر شما خوانده نمى شد و شما اسـتكبار مى كرديد (و تسليم حق نمى شديد) وقومى مجرم و گناهكار بوديد)) (واما الذين كفروا افلم تكن آياتى تتلى عليكم فاستكبرتم وكنتم قوما مجرمين ).
قـابـل توجه اين كه در اين آيه تنها سخن از كفر است , و اما اعمال سؤ به عنوان يك عامل دخول به عذاب الهى ذكر نشده , اين به خاطر آن است كه مساله كفر به تنهايى موجب عذاب است .