بازگشت

گمراهترين مردم ؟


در آيـات گـذشـتـه سخن از آفرينش آسمانها و زمين در ميان بود كه همه اينها ازخداوند عزيز و حـكـيـم اسـت , و بـراى تكميل اين بحث روى سخن را به پيامبر(ص ) كرده , مى فرمايد: ((به آنان (مـشركان ) بگو: اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى كنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين راآفريده اند))؟! (قل ارايتم ما تدعون من دون اللّه ارونى ماذا خلقوا من الا رض ).
((يا شركتى در آفرينش آسمانها (و مالكيت و تدبير آنها) دارند))؟ (ام لهم شرك فى السموات ). هنگامى كه شما قبول داريد بتها هيچ گونه دخالتى در آفرينش ندارند بااين حال چگونه براى حل مشكلات يا جلب بركات دست به دامن اين موجودات بى خاصيت و فاقد عقل و شعور مى زنيد؟!.
و اگر فرضا مى گوييد آنها شركتى در امر خلقت و آفرينش داشته اند ((كتابى آسمانى پيش از اين , يـا اثـر عـلـمـى از گـذشـتـگـان براى من بياوريد (كه دليل صدق گفتارشما باشد) اگر راست مى گوئيد)) (ائتونى بكتاب من قبل هذا او اثارة من علم ان كنتم صادقين ).
(آيـه )ـ سپس براى بيان عمق گمراهى اين مشركان مى افزايد: ((چه كسى گمراهتر است از آنها كـه مـوجـوداتـى غـيـر از خدا را پرستش مى كنند كه اگر تا قيامت هم آنان را بخوانند پاسخشان نمى گويند))؟ (ومن اضل ممن يدعوا من دون اللّه من لا يستجيب له الى يوم القيمة ).
نه تنها پاسخ آنها را نمى دهند, اصلا سخنانشان را نمى شنوند ((و از دعا و نداى آنهاغافلند))! (وهم عن دعائهم غافلون ).
(آيه )ـ و از آن اسفبارتر اين كه : ((هنگامى كه مردم مشرك در قيامت محشور مى شوند معبودهاى آنـها دشمنان آنها خواهند بود حتى عبادت آنها را انكارمى كنند))! (واذا حشر الناس كانوا لهم اعدا وكانوا بعبادتهم كافرين ).
مـعـبـودهـايى كه عقل دارند رسما به دشمنى بر مى خيزند, حضرت مسيح ازعابدان خود بيزارى مـى جويد, و فرشتگان نيز تبرى مى جويند, حتى شياطين و جن نيز اظهار تنفر مى كنند, و آنها كه بـى عـقل بودند خداوند حيات و عقل به آنهامى بخشد تا به سخن درآيند و مراتب دشمنى و نفرت خود را از اين عابدان اظهاركنند.