بازگشت

سرنوشت مؤمنان و كفار


از آنجا كه آيات گذشته پيرامون پيكار مستمر حق و باطل و ايمان و كفر سخن مى گفت در اينجا در يـك مـقايسه روشن سرنوشت مؤمنان و كفار را تشريح مى كند, تاروشن شود كه اين دو گروه تـنـهـا در زنـدگـى دنيا متفاوت نيستند بلكه در آخرت نيزفوق العاده با هم متفاوتند مى فرمايد: ((خـداونـد كسانى را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وارد باغهائى از بهشت مى كند كه نـهـرهـا از زيـر (درختان وقصرهايش ) جارى است )) (ان اللّه يدخل الذين آمنوا وعملوا الصالحات جنات تجرى من تحتها الا نهار).
((در حالى كه كافران از متاع زودگذر اين دنيا بهره مى گيرند, و همچون چهارپايان مى خورند و سـرانـجـام آتش دوزخ جايگاه آنهاست ))! (والذين كفروايتمتعون وياكلون كما تاكل الا نعام والنار مثوى لهم ).
درسـت اسـت كـه هـر دو گروه در دنيا زندگى مى كنند و از مواهب آن بهره مندمى شوند, ولى تفاوت اينجاست كه مؤمنان هدفشان انجام اعمال صالح است .
و كافران تمام هدفشان همين خوردن و خوابيدن و بهره بردن از لذات حيات است .
(آيـه )ـ در ايـن آيـه بـراى تكميل اين هدف , مقايسه اى در ميان مشركان مكه و بت پرستان پيشين مـى كـند و با عبارتى گويا آنها را شديدا مورد تهديد قرار مى دهدو در ضمن روى بعضى از جرائم بزرگ آنها كه دليلى بر جواز جنگ با آنها است تكيه كرده , مى فرمايد: ((و چه بسيار شهرهايى كه از شـهـرى كـه تـو را بيرون كرد نيرومندتربودند, ما همه آنها را نابود كريم و هيچ ياورى نداشتند)) (وكاين من قرية هى اشدقوة من قريتك التى اخرجتك اهلكناهم فلا ناصر لهم ).
كـسـانـى كـه آنـقـدر جـسور شده اند كه بزرگترين فرستاده الهى را از مقدسترين شهرها بيرون مى كنند گمان نبرند هميشه اين وضع ادامه خواهد يافت , خداوندى كه قوم عاد و ثمود و فراعنه و لشكر ابرهه را به آسانى درهم كوبيدS( درهم شكستن آنها نيز براى او بسيار ساده است .
(آيه )ـ اين آيه از مقايسه ديگرى بين ((مؤمنان )) و ((كفار)) سخن مى گويد, ازدو گروه متفاوت در هـمـه چـيز كه يكى داراى ايمان و عمل صالح است و ديگرى داراى يك زندگى به تمام معنى حـيـوانـى , از دو گـروهى كه يكى در زير چتر ولايت پروردگار قرار گرفته , و ديگرى بى مولى و سرپرست .
مـى فـرمايد: ((آيا كسى كه دليل روشنى از سوى پروردگارش دارد, همانند كسى است كه زشتى اعـمالش در نظرش آراسته شده , و از هواى نفسشان پيروى مى كنند))؟! (افمن كان على بينة من ربه كمن زين له سؤ عمله واتبعوا اهواهم ).
گـروه اول از شـنـاخـت صـحيح و يقين و دليل و برهان قطعى برخوردارند, اماگروه دوم بر اثر پيروى از هوى و هوسهاى سركش گرفتار سؤ تشخيص و عدم درك واقعيت و تاريكى مسير و هدف شده , در ظلمات اوهام سرگردانند, هرگز اين دوگروه يكسان نيستند.
((بـينة )) به معنى دليل آشكار است و در اينجا اشاره به قرآن و معجزات پيامبراسلام (ص ) و دلائل عقلى ديگر است .