بازگشت

او مالك و حاكم بر همه چيز است


بعد از ذكر دلائل معاد از طريق توجه دادن به آفرينش نخستين , و آفرينش آتش از درخت سبز اين آيه مساله را از طريق سومى تعقيب مى كند و آن از طريق قدرت بى پايان خداست .
مـى فـرمايد: ((آيا كسى كه آسمانها و زمين را (با آن همه عظمت و عجايب ونظامات شگفت انگيز آفريده ) توانايى ندارد كه همانند اين انسانهاى خاك شده رابيافريند؟ (و آنها را به حيات و زندگى جـديـدى بـازگرداند) آرى مى تواند, و اوآفريننده آگاه و داناست )) (اوليس الذى خلق السموات والا رض بقادر على ان يخلق مثلهم بلى وهو الخلا ق العليم ).
(آيـه )ـ ايـن آيـه تـاكـيـدى اسـت بر آنچه در آيات قبل گذشت , تاكيدى است بر اين حقيقت كه هرگونه ايجادى در برابر اراده و قدرت او سهل و آسان است , ايجاد آسمانهاى عظيم , و كره خاكى , با ايجاد يك حشره كوچك براى اويكسان است .
مى فرمايد: ((فرمان او اين است كه هرگاه چيزى را اراده كند به آن مى گويد: موجودباش ! آن هم موجود مى شود)) همان گونه كه خدا خواسته (انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ).
همه چيز به يك اشاره و فرمان او بسته است و كسى كه داراى چنين قدرتى است آيا جاى اين دارد كه در احيا مردگان به وسيله او ترديد شود؟.
آرى ! تـعلق اراده او به چيزى همان , و موجود شدن آن همان است ! و تعبير به ((امر)) و ((قول )) و جـمله ((كن )) همه توضيحى است براى مساله خلق و ايجاد, و بيانگرتحقق سريع اشيا بعد از تعلق اراده الهى .
(آيه )ـ اين آيه كه آخرين آيه سوره ((يس )) است به صورت يك نتيجه گيرى كلى در مساله مبدا و معاد اين بحث را به طرز زيبايى پايان مى دهد.
مـى گـويد: ((پس منزه است خداوندى كه ملكوت همه چيز در دست قدرت اوست و همه شما به سوى او باز مى گرديد)) (فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى واليه ترجعون ).