بازگشت

فضيلت تلاوت سوره


در حـديثى از پيامبر گرامى اسلام (ص ) مى خوانيم : ((هركس سوره ((حجرات ))را بخواند به عدد تمام كسانى كه خدا را اطاعت يا عصيان كرده اند ده حسنه به اوداده مى شود))!.
و در حـديـث ديگرى از امام صادق (ع ) آمده است : ((هركس سوره حجرات رادر هر شب يا هر روز بخواند از زائران محمد(ص ) خواهد بود)).
بـديـهى است اين همه حسنات به عدد مطيعان و عاصيان در صورتى است كه اعمال هر يك ازاين دو را كه در آيات اين سوره منعكس است دقيقا در نظربگيرد, و در آن بينديشد, و مسير خود را بر اولى منطبق و از دومى جدا سازد.
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.
آيه ـ شان نزول : در مورد نزول نخستين آيه اين سوره نقل شده كه :پيامبر(ص ) به هنگام حركت به سـوى ((خـيبر)) مى خواست كسى را به جاى خود در((مدينه )) نصب كند, عمر شخص ديگرى را پيشنهاد كرد آيه نازل شد و دستور داد برخدا و پيامبر پيشى مگيريد.
تـفـسـيـر: چنانكه در محتواى سوره اشاره كرديم دراين سوره يك رشته ازمباحث مهم اخلاقى و دسـتـورات انضباطى نازل شده كه آن را شايسته نام ((سوره اخلاق )) مى كند, در آغاز سوره به دو قسمت از اين دستورات اشاره شده است :.
نـخـست تقدم نيافتن بر خدا و پيامبر(ص ), و ديگرى در محضر پيامبر(ص )سر و صدا و قال و غوغا راه نينداختن .
در مورد اول مى فرمايد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چيزى را بر خدا ورسولش مقدم نشمريد (و پـيـشـى مـگـيريد) و تقواى الهى پيشه كنيد, كه خداوند شنواو داناست )) (يا ايها الذين آمنوا لا تقدموا بين يدى اللّه ورسوله واتقوا اللّه ان اللّه سميع عليم ).
منظور از مقدم نداشتن چيزى در برابر خدا و پيامبر پيشى نگرفتن بر آنها دركارها, و ترك عجله و شتاب در مقابل دستور خدا و پيامبر(ص ) است .
آيـه ـ شان نزول : گروهى از طايفه ((بنى تميم )) و اشراف آنها وارد مدينه شدند هنگامى كه داخل مسجد پيامبر(ص ) گشتند صدا را بلند كرده , از پشت حجره هائى كه منزلگاه پيامبر(ص ) بود فرياد زدند: ((يا محمد اخرج اليناS( اى محمد! بيرون بيا)).
اين سر و صداها و تعبيرات نامؤدبانه , پيامبر(ص ) را ناراحت ساخت هنگامى كه بيرون آمد گفتند: آمده ايم تا با تو مفاخره كنيم ! اجازه ده تا ((شاعر)) و((خطيب )) ما افتخارات قبيله ((بنى تميم )) را بازگو كند, پيامبر اجازه داد.
نخست خطيب آنها برخاست و از فضائل خيالى طائفه ((بنى تميم )) مطالب بسيارى گفت .
پـيـامبر به ((ثابت بن قيس )) ((5)) فرمود: پاسخ آنها را بده , او برخاست خطبه بليغى در جواب آنها ايراد كرد.
سـپـس ((شـاعـر)) آنها برخاست و اشعارى در مدح اين قبيله گفت S( كه ((حسان بن ثابت )) شاعر معروف مسلمان پاسخ كافى به او داد.
در ايـن موقع پيامبر(ص ) براى جلب قلب آنها دستور داد هداياى خوبى به آنها دادند آنها تحت تاثير مجموع اين مسائل واقع شدند و به نبوت پيامبر(ص )اعتراف كردند.
تـفسير: اين آيه اشاره به دستور دوم كرده , مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد!صداى خود را فـراتـر از صـداى پيامبر نكنيد و در برابر او بلند سخن نگوئيد (و داد وفرياد نزنيد) آن گونه كه بـعـضـى از شـمـا در بـرابـر بـعضى بلند صدا مى كنند مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نـمـى دانـيـد)) (يا ايها الذين آمنوا لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى ولا تجهروا له بالقول كجهر بعضكم لبعض ان تحبط اعمالكم وانتم لا تشعرون ).
پيامبر(ص ) كه جاى خود دارد اين كار در برابر پدر و مادر و استاد و معلم نيزمخالف احترام و ادب است .
بـديـهـى اسـت اگر اين گونه اعمال به قصد توهين به مقام شامخ نبوت باشدموجب كفر است و بدون آن ايذا و گناه .
در صـورت اول , عـلـت حـبط و نابودى اعمال روشن است زيرا كفر علت حبط(از بين رفتن ثواب عملى نيك ) مى شود.
و در صـورت دوم نـيـز مـانـعـى ندارد كه چنين عمل زشتى باعث نابودى ثواب بسيارى از اعمال گردد.
(آيـه )ـ ايـن آيـه بـراى تاكيد بيشتر روى اين موضوع پاداش كسانى را كه به اين دستور الهى عمل مـى كـنند, و انضباط و ادب را در برابر پيامبر(ص ) رعايت مى نمايند چنين بيان مى كند: ((آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مى كنندهمان كسانى هستند كه خداوند دلهايشان را براى تقوا خالص نموده براى آنان آمرزش و پاداش عظيمى است )) (ان الذين يغضون اصواتهم عند رسول اللّه اولئك الذين امتحن اللّه قلوبهم للتقوى لهم مغفرة واجر عظيم ).
(آيه )ـ اين آيه براى تاكيد بيشتر, اشاره به نادانى و بى خردى كسانى مى كند كه اين دستور الهى را پـشـت سـر مـى افـكـنـند, و چنين مى فرمايد: (((ولى )كسانى كه تو را از پشت حجره ها بلند صدا مى زنند بيشترشان نمى فهمند))! (ان الذين ينادونك من ورا الحجرات اكثرهم لا يعقلون ).
اصـولا هـرقـدر سطح عقل و خرد انسان بالاتر مى رود بر ادب او افزوده مى شود, زيرا ((ارزشها)) و ((ضد ارزشها)) را بهتر درك مى كند.
(آيـه )ـ در اين آيه براى تكميل اين معنى مى افزايد: ((اگر آنها صبرمى كردند تا خود به سراغشان آيى , براى آنها بهتر بود)) (ولو انهم صبروا حتى تخرج اليهم لكان خيرا لهم ).
درسـت اسـت كـه عـجـله و شتاب گاه سبب مى شود كه انسان زودتر به مقصودخود برسد, ولى شكيبائى و صبر در چنين مقامى مايه رحمت و آمرزش و اجرعظيم است , و مسلما اين بر آن برترى دارد.
و از آنجا كه افرادى ناآگاهانه قبلا مرتكب چنين كارى شده بودند, و با نزول اين دستور الهى طبعا بـه وحـشـت مـى افتادند, قرآن به آنها نيز نويد مى دهد كه اگر توبه كنند مشمول رحمت خداوند مى شوند, لذا در پايان آيه مى فرمايد: ((و خداوندآمرزنده و رحيم است )) (واللّه غفور رحيم ).