بازگشت

كمترين سخنان شما را هم مي نويسند


در ايـنـجـا بـخش ديگرى از مسائل مربوط به معاد مطرح مى شود و آن مساله ثبت و ضبط اعمال انسانها براى روز حساب است .
نـخـسـت از عـلم بى پايان خدا و احاطه علمى او به انسانها سخن گفته , مى فرمايد: ((ماانسان را آفريديم و وسوسه هاى نفس او را مى دانيم )) (ولقد خلقنا الا نسان ونعلم ماتوسوس به نفسه ).
مـنـظـور از كـلـمـه ((تـوسـوس )) در ايـنـجا اين است كه وقتى خداوند از خطورات قلبى آنها و وسوسه هاى زودگذرى كه از فكر آنها مى گذرد آگاه است مسلما ازتمام عقائد و اعمال و گفتار آنها باخبر مى باشد, و حساب همه را براى روز حساب نگه مى دارد.
آرى ! او خالق است , و خلقتش دائم و مستمر, و ما در جميع حالات وابسته به وجود او هستيم , با اين حال چگونه ممكن است او از ظاهر و باطن مابى خبر باشد؟!.
و در ذيـل آيه براى روشنتر ساختن مطلب مى افزايد: ((و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم )) (ونحن اقرب اليه من حبل الوريد).
ايـن همان است كه در جاى ديگر مى گويد: ((بدانيد خداوند بين انسان و قلب او حائل مى شود, و همه شما نزد او در قيامت جمع خواهيد شد)) (انفال /24).
البته همه اينها تشبيه است و قرب خداوند از اين هم برتر و بالاتر است ,هرچند مثالى از اينها رساتر در محسوسات پيدا نمى شود.
تـوجـه به اين واقعيت انسان را بيدار مى كند, و به مسؤوليت سنگين و پرونده دقيق او در دادگاه عـدل الهى آشنا مى سازد, و از انسان بى خبر و بى تفاوت ,موجودى هوشيار و سر به راه و متعهد و با تقوا به وجود مى آورد.
(آيـه )ـ در ايـن آيـه مـى افزايد: به خاطر بياوريد ((هنگامى را كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم انسان هستند اعمال او را دريافت مى دارند)) (اذ يتلقى المتلقيان عن اليمين وعن الشمال قعيد).
يعنى S( علاوه بر احاطه علمى خداوند به ظاهر و باطن انسان , دو فرشته نيزمامور حفظ و نگاهدارى حساب اعمال اويند كه از طرف راست و چپ از اومراقبت مى كنند, پيوسته با او هستند و لحظه اى جـدا نـمـى شـونـد, تـا از اين طريق اتمام حجت بيشترى شود, و تاكيدى باشد بر مساله نگاهدارى حساب اعمال .
در روايـات اسـلامـى آمده است كه : ((فرشته سمت راست , نويسنده حسنات است , و فرشته سمت چـپ نويسنده سيئات , و فرشته اول فرمانده فرشته دوم است , هنگامى كه انسان عمل نيكى انجام دهـد, فرشته سمت راست ده برابرمى نويسد, و هنگامى كه عمل بدى از او سر زند, و فرشته سمت چـپ مـى خـواهـد آن را بـنـويـسـد, فرشته اول مى گويد: عجله مكن لذا او هفت ساعت به تاخير مـى انـدازد,اگـر پشيمان شد و توبه كرد چيزى نمى نويسد, و اگر توبه نكرد تنها يك گناه براى اومى نويسد)).
(آيه )ـ اين آيه باز روى مساله فرشتگان ثبت اعمال تكيه كرده , مى گويد:((انسان هيچ سخنى را بر زبـان نـمـى آورد مگر اين كه همان دم فرشته اى مراقب و آماده براى انجام ماموريت (و ضبط آن ) است )) (ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد).
در آيه گذشته سخن از ثبت تمامى اعمال آدمى بود, و در اين آيه روى خصوص الفاظ و سخنان او تـكيه مى كند, و اين به خاطر اهميت فوق العاده و نقش مؤثرى است كه گفتار در زندگى انسانها دارد, تا آنجا كه گاهى يك جمله مسيراجتماعى آنها را به سوى خير يا شر تغيير مى دهد.