بازگشت

دومين ديدار


اين آيات همچنان ادامه بحثهاى آيات گذشته درباره مساله وحى و ارتباطپيامبر(ص ) با خداوند و شهود باطنى اوست .
مى فرمايد: ((و بار ديگر نيز او را مشاهده كرد)) (ولقد راه نزلة اخرى ).
تـعـبـير به ((نزلة اخرى )) نشانگر اين است كه پيغمبر اكرم (ص ) در يك ((شهودباطنى ديگر)) به هنگام معراج بر فراز آسمانها ذات پاك خدا را مشاهده كرد, و به تعبير ديگر خداوند بار ديگر بر قلب پاك او نزول فرمود و شهود كامل تحقق يافت ,در محلى كه منتهااليه قرب الى اللّه از سوى بندگان است , در كنار سدرة المنتهى , درآنجا كه ((جنة الماوى )) قرار دارد, در حالى كه ((سدرة المنتهى )) را حجابهائى از نورپوشانده بود.
ديـده قـلـب پيامبر(ص ) در اين شهود هرگز به غير حق نيفتاد, و جز او نديد, ودر همانجا بود كه نشانه هاى عظمت خداوند را در آفاق و انفس نيز مشاهده كرد.
(آيه )ـ و اين شهود ((نزد سدرة المنتهى )) روى داد (عند سدرة المنتهى ).
درباره ((سدرة المنتهى )) هرچند در قرآن مجيد توضيحى نيامده , ولى در اخبارو روايات اسلامى تـوصـيـفـهـاى گـوناگونى پيرامون آن آمده است S( اين تعبيرات نشان مى دهد كه هرگز منظور درخـتـى شـبـيـه آنچه در زمين مى بينيم نبود, بلكه اشاره به سايبان عظيمى است در جوار قرب رحـمـت حـق كه فرشتگان بر برگهاى آن تسبيح مى كنند و امتهائى از نيكان و پاكان در سايه آن قرار دارند.
(آيه )ـ همان ((كه جنة الماوى (و بهشت برين ) در آنجاست )) (عندها جنة الماوى ).
((جـنـة الماوى )) به معنى بهشتى است كه محل سكونت است S( و منظور از آن بهشت برزخى است كه ارواح شهدا و مؤمنان موقتا به آنجا مى روند.
(آيـه )ـ ((در آن هـنـگام كه چيزى [نور خيره كننده اى ] سدرة المنتهى راپوشانده بود)) (اذ يغشى السدرة مـا يغشى ).
(آيه )ـ اينها واقعياتى بود كه پيامبر مشاهده كرده و ((چشم او هرگزمنحرف نشد و طغيان نكرد)) آنچه ديد واقعيت بود (مـا زاغ البصر ومـا طغى ).
(آيـه )ـ ((او پـاره اى از آيـات و نـشـانـه هـاى بزرگ پروردگارش را ديد)) (لقدرا ى من آيات ربه الكبرى ).