بازگشت

مواهب الهي بر موسي و هارون


در اينجا به گوشه اى از الطاف الهى نسبت به ((موسى )) و برادرش ((هارون ))اشاره شده , نخست مـى گويد: ((ما به موسى و هارون منت بخشيديم )) و آنها رامرهون نعمتهاى خود ساختيم (ولقد مننا على موسى وهرون ).
(آيـه )ـ در نـخـسـتـيـن مـرحـلـه مى فرمايد: و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم )) (ونجيناهما وقومهما من الكرب العظيم ).
چـه انـدوهـى از اين بزرگتر كه بنى اسرائيل در چنگال فرعونيان جبار وخونخوار گرفتار بودند؟ پـسـرانـشـان را سـر مـى بـريـدنـد, و زنانشان را به خدمتكارى ومردان را به بردگى و بيگارى وا مى داشتند.
(آيـه )ـ در مـرحـلـه دوم مى فرمايد: ((و آنها (موسى و هارون و بنى اسرائيل )را يارى كرديم تا (بر دشمنان خود) پيروز شدند)) (ونصرناهم فكانوا هم الغالبين ).
در آن روز كه لشكر خونخوار فرعونى با قدرت و نيروى عظيم و در پيشاپيش آنها شخص فرعون به حـركـت درآمـد, بـنـى اسرائيل قومى ضعيف و ناتوان و فاقدمردان جنگى و سلاح كافى بودند, اما دسـت لـطـف خدا به يارى آنها آمد, فرعونيان را در ميان امواج دفن كرد, و آنها را از غرقاب رهائى بخشيد و كاخها و ثروت و باغهاو گنجهاى فرعونيان را به آنها سپرد.
(آيـه )ـ در سـومـيـن مرحله به مواهب معنوى كه خدا به اين قوم از بند رسته عنايت فرمود اشاره كرده , مى گويد: ((ما به آن دو كتاب روشنگر داديم )) (وآتيناهماالكتاب المستبين ).
آرى ((تـورات )) كـتـاب مـسـتـبين يعنى كتاب روشنگر بود, و به تمام نيازمنديهاى دين و دنياى بـنى اسرائيل در آن روز پاسخ مى گفت , همان گونه كه در آيه 44 سوره مائده نيز مى خوانيم : ((ما تورات را نازل كرديم كه هم در آن هدايت بود و هم نور وروشنائى )).
(آيـه )ـ در مـرحـلـه چهارم باز به يكى ديگر از مواهب معنوى ـموهبت هدايت به صراط مستقيم ـ اشاره كرده , مى گويد: ((و آن دو را به راه راست هدايت نموديم )) (وهديناهما الصراط المستقيم ).
هـمـان راه راسـت و خـالـى از هرگونه كجى و اعوجاج كه راه انبيا و اوليا است , وخطر انحراف و گمراهى و سقوط در آن وجود ندارد.
(آيـه )ـ در پـنـجـمـيـن مرحله به سراغ تداوم مكتب و بقاى نام نيك آنها رفته ,مى گويد: ((و نام نيكشان را در اقوام بعد باقى گذارديم )) تا به عنوان دو اسوه شناخته شوند, و مردم جهان از روش و تاريخ آنان الهام گيرند (وتركنا عليهما فى الا خرين ).
(آيه )ـ در ششمين مرحله سخن از سلام و درود خداوند بر موسى وهارون است مى فرمايد: ((سلام بر موسى و هارون )) (سلا م على موسى وهرون ).
سلامى كه رمز سلامت در دين و ايمان , در اعتقاد و مكتب , و در خط ومذهب است .
سلامى كه بيانگر نجات و امنيت از مجازات و عذاب اين جهان و آن جهان است .
(آيـه )ـ و در هـفتمين و آخرين مرحله به جزا و پاداش بزرگ خود به آنهاپرداخته , مى گويد: آرى ! ((ما اين چنين نيكوكاران را پاداش مى دهيم )) (انا كذلك نجزى المحسنين ).
اگـر آنـها به اين افتخارات نائل شدند بى دليل نبود, آنها محسن بودند, مؤمن ومخلص و فداكار و نيكوكار, و چنين كسانى بايد مشمول اين همه پاداش شوند.
(آيـه )ـ سـرانـجام در اين آيه به همان دليلى اشاره مى كند كه در داستان ابراهيم ونوح قبل از آن آمد, مى گويد: ((آن دو (موسى و هارون ) از بندگان مؤمن ما بودند))(انهما من عبادنا المؤمنين ) .
ايـمـان اسـت كـه روح انسان را چنان روشن و نيرومند مى سازد كه به سراغ احسان و نيكوكارى و پاكى و تقوا مى رود.