بازگشت

پيامبر خدا الياس در برابر مشركان


چـهـارمـيـن سـرگـذشـتـى كه از انبيا پيشين در اين سوره آمده است سرگذشت فشرده اى از ((الياس )) است , مى فرمايد: ((و الياس از رسولان (ما) بود)) (وان الياس لمن المرسلين ).
(آيه )ـ سپس براى شرح اين اجمال به تفصيل پرداخته , مى گويد: به خاطربياور ((هنگامى را كه به قومش گفت : آيا تقوا پيشه نمى كنيد))؟ (اذ قال لقومه الا تتقون ).
(آيـه )ـ در ايـن آيـه باصراحت بيشترى از اين مساله سخن مى گويد: ((آيا بت بعل را مى خوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مى سازيد))؟! (اتدعون بعلا وتذرون احسن الخالقين ).
گـفـته اند اين بت طلائى به قدرى بزرگ بود كه طولش به بيست زراغ مى رسيد!و چهار صورت داشت , و خدمه او بالغ بر چهارصد نفر بود!.
(آيه )ـ به هر حال ((الياس )) اين قوم بت پرست را سخت نكوهش كرد, وادامه داد: ((خدائى (را رها مى كنيد) كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست ))(اللّه ربكم ورب آبائكم الا ولين ).
مالك و مربى همه شما او بوده و هست , هر نعمتى داريد از اوست , و حل هرمشكلى با دست قدرت او ميسر است , غير از او نه سرچشمه خير و بركتى وجوددارد و نه دفع كننده شر و آفتى .
(آيه )ـ اما اين قوم خيره سر و خودخواه گوش به اندرزهاى مستدل , وهدايتهاى روشن اين پيامبر بزرگ الهى فرا ندادند, ((و به تكذيب او برخاستند))(فكذبوه ).
خـداونـد هـم مجازات آنها را در يك جمله كوتاه بيان كرده , مى فرمايد: ((ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى ) احضار مى شوند)) (فانهم لمحضرون ).
و به كيفر اعمال زشت و شوم خود خواهند رسيد.
(آيـه )ـ ولـى ظاهرا گروه اندكى از پاكان و نيكان و خالصان به الياس ايمان آوردند,براى آنكه حق آنها فراموش نگردد, بلافاصله مى فرمايد: ((مگر بندگان مخلص خدا)) (الا عباداللّه المخلصين ).
(آيـه )ـ در قـسـمت اخير اين داستان همان مسائل چهارگانه اى را كه درسرگذشتهاى پيامبران ديگر ـموسى و هارون و ابراهيم و نوح ـ آمده بود به خاطراهميتى كه دارد تكرار شده است .
نـخـسـت مـى فرمايد: ((ما نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى گذارديم ))(وتركنا عليه فى الا خرين ).
امـتـهـاى ديگر زحمات اين انبيا بزرگ را كه در پاسدارى خط توحيد, و آبيارى بذر ايمان منتهاى تـلاش و كوشش را به عمل آوردند, هرگز فراموش نخواهند كرد, وتا دنيا برقرار است ياد و مكتب آنها نيز جاويدان است .
(آيه )ـ در مرحله دوم مى افزايد: ((سلام بر الياسين )) (سلا م على ال ياسين ).
(آيـه )ـ در مرحله سوم مى فرمايد: ((ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم )) (انا كذلك نجزى المحسنين ).
(آيـه )ـ و در مـرحـلـه چـهارم ريشه اصلى همه اينها را كه ((ايمان )) است طرح كرده , مى گويد: ((مسلما او (الياس ) از بندگان مؤمن ماست )) (انه من عبادناالمؤمنين ).
((ايـمـان )) و ((عـبـوديـت )) سـرچـشمه احسان و احسان عامل قرارگرفتن در صف مخلصين و مشمول سلام خدا شدن است .