بازگشت

تنها يك صيحه آسماني كارشان را يكسره مي كند


در تـعـقـيب آيه قبل كه از شكست مشركان در آينده خبر مى داد, و آنها را لشكركوچكى از احزاب مغلوب معرفى مى كرد, در اينجا گروهى از اين احزاب را كه تكذيب پيامبران كردند و به سرنوشت شومى گرفتار شدند معرفى مى كند.
مـى گـويد: ((قبل از آنها قوم نوح و عاد [قوم هود] و فرعون صاحب قدرت (پيامبران ما را) تكذيب كردند)) (كذبت قبلهم قوم نوح وعاد وفرعون ذوالا وتاد).
(آيـه )ـ ((و (نـيـز) قـوم ثمود و قوم لوط و اصحاب الايكه [قوم شعيب ] اينهااحزابى بودند)) كه به تكذيب پيامبران برخاستند (وثمود وقوم لوط واصحاب الا يكة اولئك الا حزاب ).
آرى ! ايـنها شش گروه از احزاب جاهلى و بت پرست بودند كه بر ضد پيامبران بزرگى قيام كردند اما سرانجام عذاب الهى دامانشان را گرفت .
(آيه )ـ ((هريك (از اين گروهها) رسولان را تكذيب كردند و عذاب الهى درباره آنها تحقق يافت )) (ان كل الا كذب الرسل فحق عقاب ).
و تاريخ نشان مى دهد كه چگونه هر گروهى از آنها به بلائى جان سپردندو در مدت كوتاهى شهر و ديارشان به ويرانه اى تبديل شد, و نفراتشان به جسدهائى بى روح !.
(آيـه )ـ آيـا اين مشركان مكه با اين كارهاى خود سرنوشتى بهتر از آنهامى توانند داشته باشند؟ در حالى كه اعمال آنها همان اعمال است و سنت خداوندهمان سنت ؟!.
لـذا در ايـن آيـه بـه عنوان يك تهديد قاطع و كوبنده مى گويد: ((اينها (با اين اعمالشان ) جز يك صـيحه آسمانى را انتظار نمى كشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد)) و همگى را نابود مى سازد (وما ينظر هؤلا الا صيحة واحدة مالها من فواق ).
اين صيحه ممكن است همانند صيحه هايى باشد كه بر اقوام پيشين فرودآمد, صاعقه اى وحشتناك , يا زمين لرزه اى پرصدا, كه زندگى آنها را درهم كوبيد.
و نيز ممكن است اشاره به ((صيحه عظيم پايان جهان )) باشد كه از آن تعبير به ((نفخه صور اول )) مى شود.
(آيـه )ـ ايـن آيـه بـه يكى ديگر از سخنان كفار و منكران ـكه از روى سخريه و استهزا مى گفتندـ اشاره كرده , مى گويد: ((آنها (از روى خيره سرى ) گفتند:پروردگارا! بهره ما را (از عذابت هرچه زودتر) قبل از روز حساب به ما بده ))! (وقالواربنا عجل لنا قطنا قبل يوم الحساب ).
اين كوردلان مغرور آن چنان مست باده غرور بودند كه حتى عذاب الهى ودادگاه عدلش را به باد مسخره مى گرفتند.