بازگشت

در سختيها به ياد خدا هستند, اما


بـاز در ايـنـجا موضوع سخن , افراد بى ايمان و ظالمانند, و چهره ديگرى ازچهره هاى زشت آنها را منعكس مى كند.
نـخـسـت مـى فـرمـايد: ((هنگامى كه انسان را زيانى (و درد و رنج و فقرى ) رسد,ما را (براى حل مشكلش ) مى خواند)) (فاذا مس الا نسان ضر دعانا).
امـا آن هـم مـوقـتى است ((سپس هنگامى كه از جانب خود به او نعمتى دهيم (ودرد و رنجش را برطرف سازيم لطف و عطاى ما را به دست فراموشى مى سپارد, و)مى گويد: اين نعمت را به خاطر كاردانى خودم به من داده اند)) (ثم اذا خولناه نعمة مناقال انما اوتيته على علم ).
اين غافلان بى خبر هيچ فكر نمى كنند كه آن علم و دانش نيز موهبتى از سوى خداست .
سپس قرآن در پاسخ اين افراد خودبين و كم ظرفيت كه چون به نعمتى رسندبه زودى خود را گم مـى كـنـنـد چـنـيـن مـى گـويد: ((ولى اين (نعمت ) وسيله آزمايش (آنها)است ولى بيشترشان نمى دانند)) (بل هى فتنة ولكن اكثرهم لا يعلمون ).
هـدف ايـن اسـت كـه بـا بروز حوادث سخت , و به دنبال آن رسيدن به نعمتهاى بزرگ , آنچه را در درون دارند آشكار كنند.
(آيـه )ـ در ايـن آيـه مـى افـزايـد: ((اين سخن را كسانى كه قبل از آنها بودندگفتند (آنها نيز ادعا مـى كـردنـد كـه نعمتهاى ما زائيده علم و لياقت ماست ) ولى آنچه رابه دست مى آوردند براى آنها سودى نداشت )) (قد قالها الذين من قبلهم فما اغنى عنهم ما كانوا يكسبون ).
آرى ! قـارونـهاى مغرور اموالشان را مولود لياقت خودشان مى پنداشتند ومواهب الهى را بر خويش فراموش كرده , و تنها چشم به اسباب ظاهرى دوخته بودند.
(آيه )ـ ((سپس بديهاى اعمالشان به آنها رسيد)) (فاصابهم سيئات مـاكسبوا) و هركدام به نوعى از عذابهاى الهى , طوفان , سيلاب , زمين لرزه , وصيحه هاى آسمانى , گرفتار شدند, و از ميان رفتند.
بـعـد مـى افزايد: اين سرنوشت منحصر به آنها نبود ((و ظالمان اين گروه [اهل مكه ] نيز به زودى گـرفـتار بديهاى اعمالى كه انجام داده اند خواهند شد, و هرگزنمى توانند از چنگال عذاب الهى بگريزند)) (والذين ظلموا من هؤلا سيصـيبهم سيئات ما كسبوا وماهم بمعجزين ).
بلكه از آنها نيز فراتر مى رود و همه ستمگران مغرور و بى خبر از خدا را درتمام اعصار و قرون شامل مى شود.
(آيـه )ـ قرآن در پاسخ اين سخن كه مى گفتند: نعمتهاى ما مولود آگاهى وتوانائى خود ماست به آنها گوشزد كرد كه سرى به تاريخ گذشتگان بزنيد و ببينيدهمين سخن را ديگران گفتند و به چه مصائب و عذابهائى گرفتار شدند ـ اين يك جواب تاريخى است .
سـپـس در اين آيه به يك جواب عقلى پرداخته , مى گويد: ((آيا آنها ندانستند كه خداوند روزى را بـراى هـركـس بـخـواهد گسترده يا تنگ مى سازد))؟! (اولم يعلموا ان اللّه يبسط الرزق لمن يشا ويقدر).
چـه بـسيارند افراد شايسته اى كه در زندگى محروم و منزوى هستند, و چه بسيار افراد ضعيف و نـاتوانى كه از هر نظر متنعمند, اگر پيروزيهاى مادى همگى درسايه تلاش و كوشش خود افراد و لياقتهاى آنها به دست مى آمد نباشيد شاهد چنين صحنه هائى باشيم .
لذا در پايان آيه مى افزايد: ((در اين , آيات و نشانه هايى است براى گروهى كه ايمان مى آورند)) (ان فى ذلك لا يات لقوم يؤمنون ).
نـشـانـه هـائى بـراى ذات پاك خدا همان گونه كه اميرمؤمنان على (ع ) فرمود: ((عرفت اللّه بفسخ العزائم وحل العقود ونقض الهمم S( من خدا را بوسيله برهم خوردن تصميمها, گشوده شدن گره ها و درهم شكستن اراده ها شناختم )).
اينها نشانه هايى است از ضعف و ناتوانى انسان تا خود را گم نكند و گرفتارغرور و خودبينى نگردد .