بازگشت

شرايط طلاق و جدائي


در نـخستين آيه روى سخن را به پيامبراسلام (ص ) به عنوان پيشواى بزرگ مسلمانان كرده سپس يـك حكم عمومى را با صيغه جمع بيان مى كند, مى فرمايد: ((اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طـلاق دهـيـد در زمـان عـده آنـهـا را طلاق گوييد)) (يـا ايها النبى اذا طلقتم النسـافطلقوهن لعدتهن ).
يـعـنـى , صيغه طلاق در زمانى اجرا شود كه زن از عادت ماهيانه پاك شده , و باهمسرش نزديكى نكرده باشد.
و اين نخستين شرط طلاق است .
سپس به دومين حكم كه مساله نگهداشتن حساب عده است پرداخته ,مى فرمايد: ((و حساب عده را نگه داريد)) (واحصوا العدة ).
دقيقا ملاحظه كنيد كه سه بار زن , ايام پاكى خود را به پايان رساند و عادت ماهيانه ببيند, هنگامى كـه سـومين دوران پاكى پايان يافت , و وارد عادت ماهيانه سوم شد, ايام عده سر آمده و پايان يافته است .
قابل توجه اين كه : مخاطب به نگهدارى حساب عده , مردان هستند, اين به خاطر آن است كه مساله ((حـق نـفـقـه و مسكن )) برعهده آنهاست , و همچنين ((حق رجوع )) نيز از آن آنان است , وگرنه زنان نيز موظفند كه براى روشن شدن تكليفشان حساب عده را دقيقا نگه دارند.
بـعـد از ايـن دسـتور, همه مردم را به تقوا و پرهيزكارى دعوت كرده , مى فرمايد:((و از خدائى كه پروردگار شماست بپرهيزيد)) (واتقوااللّه ربكم ).
او پـروردگار و مربى شماست , و دستوراتش , ضامن سعادت شما مى باشد,بنابراين فرمانهاى او را به كار بنديد و از عصيان و نافرمانيش بپرهيزيد.
بـعـد بـه ((سـومـين )) و ((چهارمين )) حكم ـكه يكى مربوط به شوهران و ديگرى مربوط به زنان اسـت ـ پـرداخته , مى فرمايد: ((نه شما آنها را ازخانه هايشان , بيرون كنيد و نه آنها (در دوران عده ) بيرون روند)) (لا تخرجوهن من بيوتهن ولا يخرجن ).
گـرچه بسيارى از بى خبران , اين حكم اسلامى را به هنگام طلاق اصلا اجرانمى كنند, و به محض جارى شدن صيغه طلاق , هم مرد به خود اجازه مى دهد كه زن را بيرون كند, و هم زن خود را آزاد مـى پـندارد كه از خانه شوهر خارج شود و به خانه بستگان بازگردد, ولى اين حكم اسلامى فلسفه بـسيار مهمى دارد, زيرا علاوه برحفظ احترام زن , غالبا زمينه را براى بازگشت شوهر از طلاق , و تحكيم پيوندزناشوئى , فراهم مى سازد.
پـشت پا زدن به اين حكم مهم اسلامى كه در متن قرآن مجيد آمده است سبب مى شود بسيارى از طـلاقـهـا بـه جـدائى دائم مـنـتهى شود, در حالى كه اگر اين حكم اجرا مى شد, غالبا به آشتى و بازگشت مجدد منتهى مى گشت .
ولـى از آنـجـا كـه گـاهـى شـرائطـى فـراهـم مـى شـود كـه نگهدارى زن بعد از طلاق درخانه طـاقـت فـرسـاسـت , به دنبال آن پنجمين حكم را به صورت استثنا اضافه كرده ,مى گويد: ((مگر اين كه كار زشت آشكارى انجام دهند)) (الا ان ياتين بفـاحشة مبينة ).
مـثـلا آنقدر ناسازگارى , بدخلقى , و بدزبانى با همسر و كسان او كند كه ادامه حضور او در منزل , باعث مشكلات بيشتر گردد.
بـه دنبال بيان اين احكام به عنوان تاكيد مى افزايد: ((اينها حدود و مرزهاى الهى است و هركس از حـدود الـهـى تجاوز كند به خويشتن ستم كرده )) (وتلك حدوداللّه ومن يتعد حدوداللّه فقد ظلم نفسه ).
چرا كه اين قوانين و مقررات الهى ضامن مصالح خود مكلفين است .
و در پـايـان آيـه ضـمـن اشاره لطيفى به فلسفه عده , و عدم خروج زنان از خانه واقامتگاه اصلى , مـى فرمايد: ((تو نمى دانى شايد خداوند بعد از اين , وضع تازه (ووسيله اصلاحى ) فراهم كند)) (لا تدرى لعل اللّه يحدث بعد ذلك امرا).
بـا گـذشـتـن زمـان , طوفان خشم و غضب كه غالبا موجب تصميمهاى ناگهانى در امر طلاق و جـدائى مـى شود فرو مى نشيند, و حضور دائمى زن در خانه در كنارمرد در مدت عده , و يادآورى عـواقب شوم طلاق , مخصوصا در آنجا كه پاى فرزندانى در كار است , و اظهار محبت هر يك نسبت به ديگرى , زمينه ساز رجوع مى گردد.
در حـديـثى از امام باقر(ع ) مى خوانيم : ((زن مطلقه در دوران عده اش مى تواند آرايش كند, سرمه در چشم نمايد, و موهاى خود را رنگين , و خود را معطر,و هر لباسى كه مورد علاقه اوست بپوشد, زيرا خداوند مى فرمايد: شايد خدا بعد ازاين ماجرا وضع تازه اى فراهم سازد, و ممكن است از همين راه زن بار ديگر قلب مرد را تسخير كرده و مرد رجوع كند)).