بازگشت

فضيلت تلاوت سوره


از پيغمبر گرامى اسلام نقل شده كه فرمود: ((كسى كه سوره ((ن والقلم )) راتلاوت كند خداوند ثواب كسانى را كه داراى حسن اخلاقندبه او مى دهد)).
در حديثى از امام صادق (ع ) مى خوانيم : ((كسى كه سوره ن والقلم را در نمازواجب يا نافله بخواند خـداونـد او را بـراى هـمـيـشـه از فـقر درامان مى دارد, و هنگامى كه بميرد او را از فشار قبر پناه مى دهد)).
ايـن ثـوابـها تناسب خاصى با محتواى سوره دارد, و نشان مى دهد كه هدف تلاوتى است كه توام با آگاهى و به دنبال آن عمل باشد.
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.
(آيه )ـ اين سوره تنها سوره اى است كه با حرف مقطع ((ن )) آغاز شده است ,مى فرمايد: ((ن )) (ن ) .
سـپـس به دو موضوع از مهمترين مسائل زندگى بشر سوگند ياد كرده ,مى افزايد: ((سوگند به قلم و آنچه مى نويسند)) (والقلم ومـا يسطرون ).
در واقع آنچه به آن در اينجا سوگند ياد شده است ظاهرا موضوع كوچكى است : يك قطعه نى , و يا چـيـزى شـبيه به آن , و كمى ماده سياه رنگ , و سپس سطورى كه بر صفحه كاغذ ناچيز رقم زده مى شود.
امـا در واقع اين همان چيزى است كه سرچشمه پيدايش تمام تمدنهاى انسانى , و پيشرفت و تكامل علوم , و بيدارى انديشه ها و افكار, و شكل گرفتن مذهبها, و سرچشمه هدايت و آگاهى بشر است , تـا آنـجـا كه دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مى كند ((دوران تاريخ )) و ((دوران قبل از تـاريـخ )), دوران تـاريـخ بشر اززمانى شروع مى شود كه خط اختراع شد, و انسان توانست ماجراى زنـدگـى خـود رابـر صفحات نقش كند, عظمت اين سوگند هنگامى آشكارتر مى شود كه توجه داشـتـه بـاشـيـم آن روزى كـه ايـن آيـات نـازل گـشـت , نـويسنده و ارباب قلمى در آن محيط وجـودنـداشت , و اگر كسانى مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در كل سرزمين ((مكه )) كه مركز عبادى و سياسى و اقتصادى حجاز بود به بيست نفرنمى رسيد, آرى سوگند به قلم ياد كردن در چنين محيطى عظمت خاصى دارد.
(آيـه )ـ سـپـس بـه چـيزى كه سوگند براى آن ياد شده پرداخته , مى فرمايد:((به (بركت ) نعمت پروردگارت تو مجنون نيستى )) (مـا انت بنعمة ربك بمجنون ).
ديوانه آنها هستند كه مظهر عقل كل را متهم به جنون مى كنند, و رهبر وراهنماى انسانها را با اين نسبت ناروا از خود دور مى سازند.
(آيـه )ـ و به دنبال آن مى افزايد: ((و براى تو پاداشى عظيم و هميشگى است )) (وان لك لا جرا غير ممنون ).
((ممنون )) از ماده ((من )) يعنى , اجر و پاداشى كه هرگز قطع نمى شود و دائماباقى است .
(آيـه )ـ ايـن آيـه در تـوصـيـف ديگرى از پيامبر(ص ) مى گويد: ((و تو اخلاق عظيم و برجسته اى دارى )) (وانك لعلى خلق عظيم ).
اخـلاقـى كـه عـقـل در آن حيران است لطف و محبتى بى نظير صفا و صميميتى بى مانند, صبر و استقامت و تحمل و حوصله اى توصيف ناپذير.
اگر مردم را به بندگى خدا دعوت مى كنى تو خود بيش از همه عبادت مى نمائى , واگر از كار بد بـاز مـى دارى تـو قـبـل از هـمـه خوددارى مى كنى آزارت مى كنند و تو اندرزمى دهى , ناسزايت مـى گـويند و براى آنها دعا مى كنى , بر بدنت سنگ مى زنند وخاكستر داغ بر سرت مى ريزند و تو براى هدايت آنها دست به درگاه خدابرمى دارى !.
در حـديـثـى آمده است كه پيامبر(ص ) فرمود: ((انمـا بعثت لا تمم مكـارم الا خلا ق S( من براى اين مبعوث شده ام كه فضائل اخلاقى را تكميل كنم )).
و در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است : ((مؤمن با حسن خلق خود به درجه كسى مى رسد كه شبها به عبادت مى ايستد, و روزها روزه دار است )).
(آيه )ـ و به دنبال آن مى افزايد: ((به زودى تو مى بينى و آنان نيز مى بينند))(فستبصر ويبصرون ).
(آيه )ـ ((كه كداميك از شما مجنونند))! (بايكم المفتون ).
حركتها و موضعگيرى تو در آينده و پيشرفت و نفوذ سريع اسلام در سايه آن نشان خواهد داد كه تو منبع بزرگ عقل و درايتى , ديوانه خفاشانى هستند كه با نوراين آفتاب به ستيز برخاستند.
و البته در قيامت اين حقايق باز هم روشنتر و آشكارتر خواهد بود.
(آيـه )ـ بـاز براى تاكيد بيشتر مى افزايد: ((پروردگارت بهتر از هر كس مى داند چه كسى از راه او گمراه شده و او هدايت يافتگان را نيز بهتر مى شناسد)) (ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبيله وهو اعلم بالمهتدين ).
چرا كه راه , راه اوست S( و او بهتر از هركس راه خود را مى شناسد, و به اين ترتيب به پيامبراسلام (ص ) اطمينان بيشتر مى دهد كه او در مسير هدايت و دشمنانش در مسير ضلالتند.