بازگشت

مي خواهند تو را نابود كنند اما نمي توانند


ايـن آيـه و آيه بعد كه پايان سوره ((قلم )) را تشكيل مى دهد, در حقيقت تعقيب چيزى است كه در آغـاز ايـن سـوره دربـاره نـسـبت جنون از ناحيه دشمنان به پيامبر(ص ) آمده , نخست مى فرمايد: ((نـزديـك اسـت كافران هنگامى كه آيات قرآن را مى شنوند با چشم زخم خود تو را از بين ببرند و مى گويند: او ديوانه است )) (وان يكـاد الذين كفروا ليزلقونك بابصـارهم لما سمعوا الذكر ويقولون انه لمجنون ).
آنـهـا وقـتـى آيـات قـرآن را مـى شنوند آنقدر مجذوب مى شوند و در برابر آن اعجاب مى كنند كه مـى خـواهـند تو را چشم بزنند (زيرا چشم زدن معمولا در برابرامورى است كه بسيار اعجاب انگيز بـاشـد) امـا در عـيـن حـال مـى گـويـنـد: تـو ديـوانه اى , واين راستى شگفت آور است , ديوانه و پريشان گوئى كجا و اين آيات اعجاب انگيزجذاب و پرنفوذ كجا؟.
(آيه )ـ و سرانجام در آخرين آيه مى افزايد: ((در حالى كه اين (قرآن ) جزمايه بيدارى براى جهانيان نيست )) (ومـا هو الا ذكر للعـالمين ).
مـعارفش روشنگر, انذارهايش آگاه كننده , مثالهايش پرمعنى , تشويقها وبشارتهايش روحپرور, و در مجموع مايه بيدارى خفتگان و يادآورى غافلان است , بااين حال چگونه مى توان نسبت جنون به آورنده آن داد؟.