بازگشت

پاداش دنيوي ايمان


((نـوح )) در ادامـه بـيـانـات مؤثر خود براى هدايت آن قوم لجوج و سركش اين بارروى بشارت و تـشويق تكيه مى كند, و به آنها وعده مؤكد مى دهد كه اگر از شرك وگناه توبه كنند خدا درهاى رحـمـت خـويـش را از هر سو به روى آنها مى گشايد, عرض مى كند: خداوندا! ((به آنها گفتم : از پـروردگـار خـويـش آمرزش بطلبيد كه او بسيارآمرزنده است )) (فقلت استغفروا ربكم انه كـان غفارا).
(آيه )ـ ((تا بارانهاى پربركت آسمان را پى درپى بر شما فرو فرستد)) (يرسل السمـا عليكم مدرارا).
خلاصه هم باران رحمت معنوى وهم باران پربركت مادى او شمارا فرامى گيرد.
(آيـه )ـ سـپـس مى افزايد: ((و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك مى كند)) (ويمددكم باموال وبنين ).
((و بـاغـهاى سرسبز و نهرهاى آب جارى در اختيارتان قرار مى دهد)) (ويجعل لكم جنات ويجعل لكم انهـارا).
بـه ايـن ترتيب يك نعمت بزرگ معنوى , و پنج نعمت بزرگ مادى به آنها وعده داده , نعمت بزرگ مـعـنـوى بـخـشودگى گناهان و پاك شدن از آلودگى كفر و عصيان است , اما نعمتهاى مادى : ريـزش بـارانـهـاى مفيد و به موقع و پربركت , فزونى اموال ,فزونى فرزندان (سرمايه هاى انسانى ), باغهاى پربركت , و نهرهاى آب جارى .
آرى ! ايمان و تقوا طبق گواهى قرآن مجيد هم موجب آبادى دنيا و هم آبادى آخرت است .
(آيه )ـ سپس بار ديگر به انذار باز مى گردد, مى گويد: ((چرا شما (از خدانمى ترسيد و) براى خدا عظمت قائل نيستيد))؟! (مـالكم لا ترجون للّه وقـارا).
(آيه )ـ ((در حالى كه شمارا مراحل مختلف آفريد)) (وقد خلقكم اطوارا).
نـخـسـت ((نطفه )) بى ارزشى بوديد, چيزى نگذشت كه شما را به صورت ((علقه ))و از آن پس به صـورت ((مـضغه )) در آورد, سپس شكل و اندام انسانى به شما داد, بعدلباس حيات در اندام شما پوشانيد, و به شما روح و حس و حركت داد.
نـه تـنها از نظر جسمانى اشكال مختلفى به خود مى گيرد, كه چهره روح و جان شما نيز دائما در تغيير است , هريك از شما استعدادى داريد, و در هر سرى ذوقى ودر هر دلى عشقى است .
و به اين ترتيب او در همه جا با شماست و در هر گام رهبرى و هدايت مى كندو با اين همه لطف و عنايت او, اين همه كفران و بى حرمتى چرا؟.
(آيـه )ـ حضرت ((نوح )) در بيانات عميق و مستدل خود در برابر مشركان لجوج نخست دست آنها را گـرفـتـه و بـه اعـمـاق وجودشان برد, تا آيات انفسى رامشاهده كنند, سپس آنها را به مطالعه نشانه هاى خدا در عالم بزرگ آفرينش دعوت كرده و آنان را به سير آفاقى مى برد.
نـخست از آسمان شروع كرده , مى گويد: ((آيا نمى دانيد چگونه خداوندهفت آسمان را يكى بالاى ديگرى آفريده است ))؟! (الم تروا كيف خلق اللّه سبع سموات طبـاقا).
آسـمـانـهـاى هفتگانه يكى بالاى ديگرى قرار دارد, و بطورى كه در تفسيرآسمانهاى هفتگانه در گـذشـتـه گفته ايم تمام آنچه را ما با چشم مسلح و غيرمسلح ازستارگان ثابت و سيار مى بينيم هـمه جز آسمان اول است , و شش عالم ديگر يكى مافوق ديگرى بعد از آن قرار دارد كه از دسترس علم و دانش انسان امروز بيرون است , و ممكن است درآينده اين شايستگى را پيدا كند كه آن عوالم عجيب وگسترده را يكى بعد از ديگرى كشف كند.
(آيـه )ـ سپس مى افزايد: ((و ماه را درميان آسمانها مايه روشنائى وخورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است )) (وجعل القمر فيهن نورا وجعل الشمس سراجا).