بازگشت

لطف حق با تو مداراها كند


هـنـگـامى كه نوح آخرين تلاش خود را در طى صدها سال به كار زد, و آن قوم ,جز گروه اندكى , هـمـچـنان بر كفر و بت پرستى و گمراهى و فساد اصرار ورزيدند ازهدايت آنها مايوس شد, رو به درگاه خدا آورد و تقاضاى مجازات براى آنها كرد.
چـنـانـكـه در اين آيه مى خوانيم : ((نوح (بعد از هدايت آنان ) گفت : پروردگارا!آنها نافرمانى من كـردنـد, و از كـسـانـى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جززيانكارى بر آنها نيفزوده است )) (قـال نوح رب انهم عصونى واتبعوا من لم يزده مـاله ولده الا خسـارا).
اشاره به اين كه رهبران اين قوم جمعيتى هستند كه تنها امتيازشان اموال وفرزندان زياد است , آن هم اموال و فرزندانى كه جز در مسير فساد به كار گرفته نمى شود.
(آيه )ـ سپس مى افزايد: ((و (اين رهبران گمراه ) مكر عظيمى به كار بردند ))(ومكروا مكرا كبارا).
آنها طرحهاى شيطانى عظيم و گسترده اى براى گمراه ساختن مردم , وممانعت از قبول دعوت نـوح ريـخته بودند, كه احتمال دارد همان مساله بت پرستى بوده باشد, زيرا طبق بعضى از روايات بت پرستى قبل از نوح سابقه نداشت , بلكه قوم نوح آن را به وجود آوردند.
(آيـه )ـ ايـن آيـه مـى تـوانـد گـواه ايـن مطلب باشد, زيرا بعد از اشاره سربسته به اين مكر بزرگ مـى افـزايـد: رؤسـاى آنـهـا ((گفتند: دست از خدايان و بتهاى خودبرنداريد)) (وقـالوا لا تذرون آلهتكم ).
و هـرگـز دعـوت نوح را به خداى يگانه نپذيريد, خدائى كه هرگز ديده نمى شود,, و با دست قابل لمس نيست !.
مـخصوصا روى پنج بت تاكيد كردند و گفتند: ((بتهاى ود و سواع و يغوث ويعوق و نسر را هرگز رها نكنيد و دست از دامنشان نكشيد)) (ولا تذرن وداولا سواعا ولا يغوث ويعوق ونسرا).
از قـرائن چـنين استفاده مى شود كه اين پنج بت امتيازات ويژه اى داشتند, ومورد توجه خاص آن قوم گمراه بودند, به همين دليل رهبران فرصت طلب آنان نيزروى عبادت آنها تكيه مى كردند.
(آيه )ـ سپس نوح مى افزايد: خداوندا! ((آنها (رهبران گمراه و خودخواه )گروه بسيارى را گمراه ساختند)) (وقد اضلوا كثيرا).
خداوندا! ((ظالمان را جز ضلالت ميفزا)) (ولا تزد الظالمين الا ضلا لا ).
مـنـظور از افزودن ضلالت و گمراهى ظالمان و ستمگران , همان سلب توفيق الهى از آنهاست كه سـبب بدبختى آنها مى شود, و يا مجازاتى است كه آنها به خاطرظلمشان دريافت مى دارند كه خدا نور ايمان را از آنها مى گيرد, و تاريكى كفر راجانشين آن مى سازد.
(آيـه )ـ سـرانـجـام در ايـن آيـه خـداونـد سخن آخر را در اين زمينه چنين مى فرمايد: ((به خاطر گـنـاهـانـشان غرق شدند, و در آتش دوزخ وارد گشتند و جز خداياورانى نيافتند)) كه در برابر خشم او از آنها دفاع كند (مما خطيئـاتهم اغرقوافادخلوا نـارا فلم يجدوا لهم من دون اللّه انصـارا).
تعبير آيه نشان مى دهد كه آنها بعد از غرق شدن بلافاصله وارد آتش شدند,واين عجيب است كه از آب فـورا وارد آتـش شـونـد! و اين آتش همان آتش برزخى است , چرا كه طبق گواهى آيات قرآن گـروهـى بعد از مرگ در عالم برزخ مجازات مى شوند, و طبق بعضى از روايات ((قبر)) يا باغى از باغهاى بهشت است يا حفره اى از حفره هاى دوزخ !.