بازگشت

آفرينش انسان از خاكي همچون سفال


خـداوند بعد از ذكر نعمتهاى گذشته از جمله آفرينش انسان به صورت سربسته , در اينجا نخست بـه شـرحـى پيرامون آفرينش انس و جن مى پردازد شرحى كه هم نشانه قدرت عظيم اوست و هم درسهاى عبرتى براى همگان دربر دارد.
مـى فـرمـايـد: ((انـسـان را از گل خشكيده اى همچون سفال آفريد)) (خلق الا نسان من صلصال كالفخار).
از آيـات مختلف قرآن و تعبيرات گوناگونى كه درباره مبدا آفرينش انسان آمده به خوبى استفاده مـى شـود كه انسان در آغاز خاك بوده (حج /5) سپس با آب آميخته شده , و به صورت گل درآمده (انعام /2) و بعد به صورت ((گل بدبو)) (لجن ) درآمد(حجر/28) سپس حالت ((چسبندگى )) پيدا كـرد (صـافـات /11) و بـعـدا بـه صورت ((خشكيده )) درآمد, و حالت ((صلصال كالفخار)) به خود گرفت ـ آيه موردبحث .
ايـن مراحل از نظر بعد زمانى چه اندازه طول كشيد؟ و انسان در هر مرحله اى چقدر توقف كرد؟ و اين حالتهاى انتقالى تحت چه عواملى به وجود آمد؟ اينهامسائلى است كه از علم و دانش ما مخفى است , و تنها خدا مى داند و بس .
(آيـه )ـ سـپس به آفرينش ((جن )) پرداخته , مى گويد: ((و جن را از شعله هاى مختلط و متحرك آتش آفريد)) (وخلق الجان من مارج من نار).
بـاز در ايـنجا دقيقا براى ما روشن نيست كه آفرينش ((جن )) از اين آتشهاى رنگارنگ چگونه بوده اسـت ؟ هـمـان گـونـه كه خصوصيات ديگر آن نيز از طريق وحى صادق يعنى قرآن مجيد و وحى آسـمـانـى براى ما ثابت شده است , محدود بودن معلومات ما در برابر مجهولات هرگز به ما اجازه نـمـى دهد كه اين حقايق را انكاركنيم يا ناديده بگيريم , بعد از آن كه از طريق وحى اثبات گردد, هرچند علم به آن راهى نيابد ((1))(آيه )ـ باز به دنبال نعمتهائى كه در آغاز آفرينش انسان بوده اين جـمله راتكرار مى كند: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد)) (فباى آلا ربكما تكذبان ).
(آيه )ـ در اين آيه به بيان يكى ديگر از نعمتهاى الهى پرداخته ,مى گويد: ((او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است )) (رب المشرقين ورب المغربين ).
درست است كه خورشيد در هر روزى از ايام سال از نقطه اى طلوع و درنقطه اى غروب مى كند, و بـه اين ترتيب به تعداد روزهاى سال مشرق و مغرب دارد,ولى با توجه به حداكثر ((ميل شمالى )) آفـتـاب , و ((مـيـل جـنـوبـى )) آن , در حقيقت دومشرق و دو مغرب دارد, و بقيه درميان اين دو مى باشد.
اين نظام كه مبدا پيدايش فصول چهارگانه سال با بركات فراوانى است درحقيقت تاكيد و تكميلى اسـت بـراى آنـچه در آيات قبل آمده , آنجا كه سخن ازحساب سير خورشيد و ماه درميان است , و هـمچنين سخن از وجود ميزان درآفرينش آسمانها, و در مجموع هم بيانگر نظام دقيق آفرينش و حـركـت زمين و ماه وخورشيد مى باشد, و هم اشاره اى است به نعمتها و بركاتى كه از اين رهگذر عايدانسان مى شود.
(آيه )ـ به هر حال بعد از ذكر اين نعمت باز جن و انس را مخاطب ساخته , مى گويد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟! (فباى آلا ربكما تكذبان ).