بازگشت

وليد آن ثروتمند مغرور حق نشناس


در تـعـقـيـب آيات گذشته كه كافران را بطور جمعى مورد انذار قرار مى داد, دراينجا بالخصوص روى بـعـضى از افراد آنها كه مؤثرتر بودند انگشت گذارده و باتعبيراتى گويا و رسا و كوبنده او را زير رگبار شديدترين انذارها مى گيرد.
نـخست مى گويد: ((مرا با كسى كه او را به تنهائى آفريده ام واگذار)) (ذرنى ومن خلقت وحيدا) كه خودم او را كيفر شديد دهم .
ايـن آيـه و آيـات بـعد چنانكه در شان نزول گفتيم در مورد وليدبن مغيره مخزومى يكى از سران معروف قريش نازل شده است .
(آيـه )ـ سـپـس مـى افـزايد: ((همان كس كه براى او مال گسترده قرار دادم ))(وجعلت له مـالا ممدودا).
(آيـه )ـ سـپس به فزونى نيروى انسانى او اشاره كرده , مى افزايد: ((وفرزندانى (براى او قرار دادم ) كه همواره نزد او و در خدمت او هستند)) (وبنين شهودا).
دائما آماده كمك و خدمت بودند, و حضورشان مايه انس و راحت او بود.
(آيه )ـ و بعد به ساير مواهبى كه به او ارزانى داشته بود بطوركلى اشاره كرده , مى فرمايد: ((و سائل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختم )) (ومهدت له تمهيدا).
نـه فـقط مال و فرزندان برومند, بلكه در جهات اجتماعى و جنبه هاى جسمانى از هر نظر غرق در نعمت بود.
(آيـه )ـ ولـى او بـه جاى اين كه در برابر بخشنده اين همه نعمتها سرتعظيم فرود آورد, و پيشانى به آسـتانش بسايد, در مقام كفران و افزون طلبى برآمدS( و بااين همه مال و نعمت ((باز هم طمع دارد كه بر (نعمتهاى ) او بيفزايم )) (ثم يطمع ان ازيد).
ايـن مـنـحـصـر بـه ((وليدبن مغيره )) نبود, بلكه همه دنياپرستان چنيند, هرگزعطش آنها فرو نمى نشيند, و اگر هفت اقليم را زير نگين آنها قرار دهند بازهم دربنداقليمى ديگرند.
(آيـه )ـ ولـى ايـن آيـه با شدت تمام دست رد به سينه اين نامحرم مى گذارد,مى گويد: ((هرگز چـنين نخواهد شد (كه بر نعمتش بيفزايم ) چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنى مى ورزد)) (كلا انه كـان لا يـاتنـا عنيدا).
و بـا اين كه به خوبى مى دانست كه اين قرآن نه كلام جن است و نه كلام بشر,ريشه هائى نيرومند و شاخه هايى پرثمر و جاذبه اى بى مانند باز آن را ((سحر))مى ناميد و آورنده آن را ساحر!.
(آيـه )ـ و در اين آيه , به سرنوشت دردناك او با عبارتى كوتاه و پرمعنى اشاره كرده , مى فرمايد: ((و بـه زودى او را مجبور مى كنم كه از قله زندگى بالا رود)) وسپس او را به زير مى افكنم (سارهقه صعودا).
احـتـمـال دارد كه آيه اشاره به عذاب دنيوى ((وليد)) در اين جهان باشد,زيرا او بعد از رسيدن به اوج قـلـه پـيـروزى در زنـدگـى فردى و اجتماعى چنان سقوطكرد كه تا آخر عمر مرتبا اموال و فرزندان خود را از دست مى دادو بيچاره شد.