بازگشت

و اين هم سرنوشت شوم او


در ادامـه آيـات گـذشـته كه وضع بعضى از سران شرك و سخن او را در نفى وانكار قرآن مجيد و رسـالـت پـيـامـبـر(ص ) بازگو مى كرد, در اينجا به مجازات وحشتناك اودر قيامت اشاره كرده , مى فرمايد: ((به زودى او را وارد سقر [ دوزخ ] مى كنم ))!(ساصليه سقر).
((سـقـر)) به معنى دگرگون شدن و ذوب شدن بر اثر تابش آفتاب است , سپس به عنوان يكى از نامهاى جهنم انتخاب شده و كرارا در آيات قرآن آمده است .
(آيـه )ـ سـپس براى بيان عظمت و شدت عذاب دوزخ مى گويد: ((و تونمى دانى سقر چيست ))؟ (ومـا ادريك مـا سقر).
يـعـنـى S( بـه قـدرى عـذاب آن شـديـد اسـت كه از دايره تصور بيرون مى باشد, و به فكر هيچ كس نمى گنجد, همان گونه كه اهميت نعمتهاى بهشتى و عظمت آن به فكركسى خطور نمى كند.
(آيـه )ـ آتـشـى است كه ((نه چيزى را باقى مى گذارد, و نه چيزى را رهامى سازد))! (لا تبقى ولا تذر).
ايـن جمله ممكن است اشاره به آن باشد كه آتش دوزخ برخلاف آتش دنياـكه گاه در نقطه اى از بـدن اثـر مى كند, و نقطه ديگر سالم مى ماند, و گاه در جسم اثرمى گذارد, و روح از آن در امان مى باشدـ آتشى است فراگير كه تمامى وجود انسان را در برمى گيرد, و هيچ چيز را رها نمى كند.
(آيه )ـ سپس به بيان وصف ديگرى از اين آتش سوزان قهر الهى پرداخته ,مى افزايد: ((پوست تن را بكلى دگرگون مى كند)) (لواحة للبشر).
(آيه )ـ و در اين آيه , مى فرمايد: ((نوزده نفر (از فرشتگان عذاب ) بر آن گمارده شده اند)) (عليهـا تسعة عشر).
فـرشـتـگـانـى كه قطعا مامور به ترحم و شفقت و مهربانى نيستند, بلكه مامور به كيفر و عذاب و خشونتند.
كسانى مانند ابوجهل وقتى اين آيه را شنيدند از روى استهزا به طايفه قريش گفتند: مادرانتان به عـزايـتـان بـنشينند شما گروه عظيمى از شجاعانيد آيا هر ده نفر ازشما نمى تواند يكى از آنها را مغلوب كند.
يـكـى از افراد زورمند قريش گفت : من از عهده هفده نفر از آنها بر مى آيم شماهم حساب دو نفر ديگر را برسيد!.