بازگشت

جمع و حفظ قرآن برعهده ماست


ايـن آيـه و سـه آيـه بـعد از آن به منزله جمله معترضه اى است كه گاه گوينده درلابلاى سخن خويش مى آورد.
خـداوند موقتارشته سخن درباره قيامت واحوال مؤمنان و كافران را رها كرده ,و تذكر فشرده اى به پـيـامـبـرش دربـاره قرآن مى دهد, مى فرمايد: ((زبانت را به خاطرعجله براى خواندن آن [ قرآن ] حركت مده )) (لا تحرك به لسـانك لتعجل به ).
در تـفـسير اين آيه , تفسير معروفى است كه از ابن عباس در كتب حديث وتفسير نقل شده است , و آن ايـن كه پيامبر(ص ) به خاطر عشق و علاقه شديدى كه به دريافت و حفظ قرآن داشت , هنگامى كه پيك وحى , آيات را بر او مى خواند, همراه او زبان خود را حركت مى داد و عجله مى كرد, خداوند او را نهى فرمود كه اين كار رامكن , خود ما آن را براى تو جمع مى كنيم .
(آيـه )ـ سـپس مى افزايد: ((چرا كه جمع كردن و خواندن آن برعهده ماست ))! و اين كار به وسيله پيك وحى انجام مى شود (ان علينـا جمعه وقرآنه ).
(آيه )ـ ((هرگاه آن را خوانديم , از خواندن آن پيروى كن )) (فاذا قرانـاه فاتبع قرآنه ).
(آيه )ـ ((سپس بيان (و توضيح ) آن (نيز) برعهده ماست )) (ثم ان علينـابيـانه ).
بنابراين هم جمع قرآن , و هم تلاوت آن بر تو, و هم تبيين و تفصيل معانى آن هر سه برعهده ماست , به هيچ وجه نگران مباش , آن كس كه اين وحى را نازل كرده ,در تمام مراحل حافظ آن است .
ايـن آيـات در ضمن بيانگر اصالت قرآن , و حفظ آن از هرگونه تحريف ودگرگونى است , چرا كه خداوند وعده جمع و تلاوت و تبيين آن را داده است .
(آيـه )ـ در اينجا بار ديگر به ادامه بحثهاى مربوط به معاد باز مى گردد, وويژگيهاى ديگرى را از قيامت , و همچنين علل انكار معاد را بيان مى كند.
مـى فـرمـايـد: ((چنين نيست كه شما مى پنداريد (و دلايل معاد را كافى نمى دانيد) بلكه شما اين دنياى زودگذر را دوست داريد)) و هوسرانى بى قيد و شرطرا (كلا بل تحبون العـاجلة ).
(آيه )ـ ((و (به همين دليل ) آخرت را رها مى كنيد)) (وتذرون الا خرة ).
دلـيـل اصـلـى انكار معاد شك در قدرت خداوند و جمع آورى ((عظام رميم )) وخاكهاى پراكنده نيست , بلكه علاقه شديد شما به دنيا, و شهوات و هوسهاى سركش سبب مى شود كه هرگونه مانع و رادعـى را از سـر راه خـود بـرداريـد, و از آنـجـاكـه پـذيـرش مـعـاد و امر و نهى الهى , موانع و محدوديتهاى فراوانى بر سر اين راه ايجادمى كند, لذا به انكار اصل مطلب برمى خيزيد, و آخرت را بكلى رها مى سازيد.
دو آيه فوق در حقيقت تاكيدى است بر آنچه در آيات قبل گذشت كه مى فرمود: بل يريد الا نسـان ليفجر امـامه ت يسئل ايان يوم القيمة .