بازگشت

دورنمايي از نعمتهاي روح پرور بهشتي


بـه دنـبـال تـوصـيـفى كه در آيات گذشته از حال مجرمان و بدكاران در جهان ديگر و عذابهاى دوزخـى آمـده , در ايـنـجـا بـه شـرح حـال مـؤمنان نيكوكار, و توصيف نعمتهاى بى نظير بهشتى مى پردازد, تا ((قهر)) را با ((مهر)) بياميزد, و ((انذار)) را با((بشارت )) همراه سازد.
مى فرمايد: ((چهره هائى درآن روز شاداب وباطراوتند)) (وجوه يومئذ ناعمة ).
به عكس چهره بدكاران كه در آيات قبل به آن اشاره شده بود كه غرق ذلت واندوه است .
(آيه )ـ اين چهره ها چنان مى نمايد كه : ((از سعى و تلاش خود خشنودند))(لسعيها راضية ).
بـه عكس دوزخيان كه از تلاش وكوشش خود جز خستگى ورنج بهره اى نبردند,بهشتيان نتايج تلاش وكوشش خودرا به احسن وجه مى بينندوكاملا راضى وخشنودند.
تـلاشـهـائى كـه در پـرتو لطف خدا به اضعاف مضاعف , گاه ده برابر, و گاه هفتصد برابر,و گاه بيشتر, رشد و نمو يافته , و گاهى با آن جزاى بى حساب را خريدارى كرده اند.
(آيـه )ـ سـپـس به شرح اين مطلب پرداخته , مى گويد: ((در بهشتى عالى جاى دارند)) (فى جنة عالية ).
آرى ! آنها در طبقات عالى و مقامات بالاى بهشتند.
(آيـه )ـ بـعـد به توصيف ديگرى از اين بهشت كه جنبه روحانى و معنوى دارد پرداخته , مى افزايد: ((در آنجا هيچ سخن لغو و بيهوده اى نمى شنوند)) (لاتسمع فيها لا غية ).
و چـه آرام بـخش است محيطى كه از همه اين سخنان پاك باشد, و اگر درست بينديشيم قسمت عمده ناراحتيهاى زندگى دنيا از شنيدن اين گونه سخنان است كه آرامش روح و جان و نظامات اجتماعى را برهم مى زند و آتش فتنه ها را شعله ورمى سازد.
(آيـه )ـ بعد از ذكر اين نعمت روحانى و آرامش كه بر روح و جان بهشتيان به خاطر نبودن سخنان لـغو و بيهوده حكم فرماست به بيان قسمتى از نعمتهاى مادى بهشت پرداخته , مى گويد: ((در آن چشمه اى جارى است )) (فيها عين جارية ).
چـشـمـه اى كـه مـطـابـق ميل بهشتيان به هر طرف كه بخواهند جريان پيدامى كند, و نيازى به شكافتن نهر و ساختن بستر ندارد.
وجـود چـشـمه هاى متعدد علاوه بر افزودن بر زيبائى و طراوت , اين فايده رانيز دارد كه هركدام نوشابه مخصوصى دارد و ذائقه بهشتيان را هر زمان با انواع شراب طهور شيرين و معطر مى كند.
(آيه )ـ بعد از ذكر چشمه ها به سراغ تختهاى بهشتى مى رود, مى فرمايد:((در آن (باغهاى بهشتى ) تختهاى زيباى بلندى است )) (فيها سرر مرفوعة ).
بلند بودن اين تختها به خاطر آن است كه بهشتيان برتمام مناظر و صحنه هاى اطراف خود مسلط باشند, و از مشاهده آن لذت برند.
(آيـه )ـ و از آنـجـا كه استفاده از آن چشمه هاى گوارا و شرابهاى طهوربهشتى , نياز به ظرفهايى دارد, در اين آيه مى افزايد: ((و قدحهايى (كه در كنار اين چشمه ) نهاده )) (واكواب موضوعة ).
هـر زمـان اراده كـنـنـد قـدحـهـا از چـشـمـه هـا پـر مـى شـود, تـازه بـه تـازه ـد ,درادــيـآ(ــ€ مى نوشند,وسيراب مى شوندولذت مى برند,لذتى كه توصيفش براى ساكنان دنياغيرممكن است .
(آيـه )ـ باز به نكته هاى بيشترى از جزئيات نعمتهاى بهشتى پرداخته ,اضافه مى كند: ((و بالشها و پشتيهاى صف داده شده )) (ونمارق مصفوفة ).
تـعـبـيـر بـه ((مصفوفه )) اشاره به تعدد و نظم خاصى است كه بر آنها حاكم است ,اين تعبير نشان مى دهد كه آنها جلسات انس دسته جمعى تشكيل مى دهند.
(آيه )ـ و در اين آيه , به فرشهاى زيباى بهشتى اشاره كرده , مى فرمايد: ((و(در آنجا) فرشهاى فاخر گسترده شده )) (وزرابى مبثوثة ).