بازگشت

گردنه صعب العبور


به دنبال ذكر نعمتهاى بزرگى كه در آيات قبل آمده بود در اينجا بندگان ناسپاس را مورد ملامت و سرزنش قرار مى دهد كه چگونه با داشتن آن همه وسائل سعادت راه نجات را نپيموده اند.
نخست مى فرمايد: ((ولى او (انسان ناسپاس ) از آن گردنه مهم نگذشت )) (فلا اقتحم العقبة ).
(آيه )ـ سپس مى فرمايد: ((تو نمى دانى آن گردنه چيست ))؟ (وما ادريك ما العقبة ).
(آيه )ـ ((آزاد كردن برده اى )) (فك رقبة ).
(آيه )ـ ((يا غذا دادن در روز گرسنگى )) (او اطعام فى يوم ذى مسغبة ).
ايـن تـعبير تاكيدى است بر اطعام گرسنگان در ايام قحطى و خشكسالى ومانند آن براى اهميت اين موضوع , والا اطعام گرسنگان هميشه از افضل اعمال بوده و هست .
(آيه )ـ ((يتيمى از خويشاوندان )) (يتيما ذا مقربة ).
تاكيد روى يتيمان خويشاوند نيز به خاطر ملاحظه اولويتهاست , وگرنه همه يتيمان را بايد اطعام و نوازش نمود.
(آيه )ـ ((يا مستمندى خاك نشين را)) (او مسكينا ذا متربة ).
بـه ايـن تـرتـيب اين گردنه صعب العبورS( كه انسانهاى ناسپاس هرگز خود را براى گذشتن از آن آمـاده نـكـرده انـد, مـجموعه اى است از اعمال خير كه عمدتا بر محورخدمت به خلق و كمك به ضـعيفان و ناتوانها دور مى زند, و نيز مجموعه اى از عقائدصحيح و خالص است كه در آيات بعد به آن اشاره شده .
و بـه راسـتى گذشتن از اين گردنه باتوجه به علاقه شديدى كه غالب مردم به مال و ثروت دارند كار آسانى نيست .
در حـديـثـى آمـده اسـت : امام على بن موسى الرضا(ع ) هنگامى كه مى خواست غذا بخورد دستور مـى فـرمـود سـيـنـى بـزرگـى كنار سفره بگذارند, و از هرغذائى كه در سفره بود از بهترين آنها برمى داشت و در آن سينى مى گذاشت , سپس دستور مى داد آنها را براى نيازمندان ببرند, بعد اين آيه را تلاوت مى فرمود: فلا اقتحم العقبة .
سپس مى افزود: ((خداوند متعال مى دانست كه همه قادر بر آزادكردن بردگان نيستند راه ديگرى نيز به سوى بهشتش قرار داد))!.
(آيـه )ـ در ادامـه تـفـسـيرى كه براى اين گردنه صعب العبور بيان فرموده , دراين آيه مى افزايد: ((سـپـس از كسانى باشد كه ايمان آورده , و يكديگر را به صبر ورحمت توصيه مى كنند)) (ثم كان من الذين آمنوا وتواصوا بالصبر وتواصوبالمرحمة ).
بـه ايـن ترتيب كسانى از اين گردنه سخت عبور مى كنند كه هم داراى ايمان هستند و هم اخلاق والائى هـمـچـون دعوت به صبر و عواطف انسانى دارند, و هم اعمال صالحى همچون آزاد كردن بردگان و اطعام يتيمان و مسكينان انجام داده اند.
(آيـه )ـ و در پـايان اين اوصاف , مقام صاحبان آن را چنين بيان مى كند:((آنها اصحاب اليمين اند)) كه نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند! (اولئك اصحاب الميمنة ).
(آيه )ـ سپس به نقطه مقابل اين گروه يعنى S( آنها كه نتوانستند از اين گردنه صعب العبور بگذرند, پـرداخته , مى فرمايد: ((و كسانى كه آيات ما را انكار كرده اندافرادى شومند)) كه نامه اعمالشان به دست چپشان داده مى شود! (والذين كفروابـاياتناهم اصحاب المشئمة ).
و اين نشانه آن است كه دستشان از حسنات تهى , و نامه اعمالشان از سيئات سياه است .
يـعـنـى S( ايـن گروه كافر افرادى شوم و ناميمونند كه هم سبب بدبختى خودشانند, و هم بدبختى جـامعه , ولى از آنجا كه شوم بودن و خجسته بودن در قيامت به آن شناخته مى شود كه نامه اعمال افراد در دست چپ , يا در دست راست آنها باشد بعضى اين تفسير را براى آن پذيرفته اند.
(آيـه )ـ و در آخرين آيه اين سوره اشاره كوتاه و پرمعنايى به مجازات گروه اخير كرده , مى فرمايد: ((بر آنها آتشى است فروبسته ))! كه راه فرارى از آن نيست (عليهم نار مؤصدة ).
((مـؤصـدة )) از ماده ((ايصاد)) به معنى بستن در و محكم كردن آن است , ناگفته پيداست انسان در اتـاقـى كـه هـواى آن كمى گرم است مى خواهد درها را باز كند,نسيمى بوزد و گرمى هوا را تـعـديـل كند, حال بايد فكر كرد در كوره سوزان دوزخ ‌هنگامى كه تمام درها بسته شود چه حالى پيدا خواهد شد؟!.
((پايان سوره بلد)).