بازگشت

محتوا و فضيلت سوره


طـبـق بـعـضـى از روايات وقتى پيامبر(ص ) بر اثر تاخير و انقطاع موقت وحى ناراحت بود, و زبان دشـمـنـان نـيـز باز شده بود, اين سوره نازل شد و همچون باران رحمتى بر قلب پاك پيامبر(ص ) نشست .
اين سوره با دو سوگند آغاز مى شود, سپس به پيامبر(ص ) بشارت مى دهد كه خدا هرگز تو را رها نساخته است .
بعد به او نويد مى دهد كه خداوند آنقدر به او عطا مى كند كه خشنود شود.
و در آخرين مرحله , گذشته زندگانى پيامبر(ص ) را در نظر او مجسم مى سازدكه خداوند چگونه او را هـمـيـشـه مـشمول انواع رحمت خود قرار داده , و درسخت ترين لحظات زندگى حمايتش نموده است .
و لـذا در آخـريـن آيـات به او دستور مى دهد كه (به شكرانه اين نعمتهاى بزرگ الهى ) با يتيمان و مستمندان مهربانى كند و نعمت خدا را بازگو نمايد.
در فضيلت .
اين سوره همين بس كه در حديثى از پيغمبراكرم (ص ) نقل شده است :((هركس آن را تلاوت كند از كـسانى خواهد بود كه خدا از آنها راضى مى شود وشايسته است كه محمد(ص ) براى او شفاعت كند و به عدد هر يتيم و مسكين سؤال كننده ده حسنه براى او خواهد بود)).
و اين همه فضيلت از آن كسى است كه آن را بخواند و در عمل پياده كند.
قـابـل تـوجـه اين كه مطابق روايات متعددى , اين سوره و سوره آينده (سوره الم نشرح ) يك سوره اسـت , و لـذا بـراى اين كه در هر ركعت بعد از سوره حمد بايد يك سوره كامل خوانده شود اين دو سوره را بايد با هم خواند.
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.
دربـاره شـان نـزول اين سوره ((ابن عباس )) مى گويد: پانزده روز گذشت , و وحى بر پيامبر(ص ) نـازل نـشـد, مـشـركـان گـفتند: پروردگار محمد, او را رها كرده , و دشمن داشته , اگر راست مى گويد ماموريت او از سوى خداست , بايد وحى بطور مرتب براو نازل مى شد.
در اينجا سوره موردبحث نازل گشت ـ و به سخنان آنها پاسخ گفت .
قابل توجه اين كه طبق حديثى وقتى اين سوره نازل شد پيامبر(ص ) به جبرئيل فرمود: دير كردى در حالى كه سخت به تو مشتاق بودم .
جـبـرئيـل گـفت : ((من به تو مشتاقتر بودم , ولى من بنده مامورم و جز به فرمان پروردگار نازل نمى شوم ))!.
(آيـه )ـ در آغـاز ايـن سـوره نـيـز با دو سوگند روبرو مى شويم : سوگند به ((نور)) و((ظلمت )) مى فرمايد: ((قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآيد)) و همه جا را فراگيرد(والضحى ).
(آيه )ـ ((و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گيرد)) و همه جا را درآرامش فرو برد (والليل اذا سجى ).
((ضـحى )) از ماده ((سجو)) به معنى اوائل روز است آن موقعى كه خورشيد درآسمان بالا بيايد و نور آن بر همه جا مسلط شود, و اين در حقيقت بهترين موقع روزاست .
((سـجى )) از ماده ((سجو)) در اصل به معنى ((سكون و آرامش )) است , و آنچه درشب مهم است همان آرامشى است كه بر آن حكمفرماست , و طبعا اعصاب و روح انسان را در آرامش فرو مى برد, و بـراى تـلاش و كـوشـش فـردا و فـرداها آماده مى سازد, و از اين نظر نعمت بسيار مهمى است كه شايسته است سوگند به آن ياد شود.
ميان اين دو قسم و محتواى آيه شباهت و رابطه نزديكى وجود دارد, روزهمچون نزول نور وحى بر قـلب پاك پيامبر(ص ) است و شب همچون انقطاع موقت وحى كه آن نيز در بعضى از مقاطع لازم است .
(آيـه )ـ و بـه دنـبـال اين دو سوگند بزرگ به نتيجه و جواب قسم پرداخته ,مى فرمايد: ((خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است )) (ماودعك ربك وما قلى ).
ايـن تـعـبير دلدارى و تسلى خاطرى است براى شخص پيامبر(ص ) كه بدانداگر گاهى در نزول وحـى تـاخير افتد روى مصالحى است كه خدا مى داند, و هرگزدليل بر آن نيست كه طبق گفته دشـمـنان خداوند نسبت به او خشمگين شده باشد يابخواهد او را ترك گويد, او هميشه مشمول لطف و عنايات خاصه خدا, و همواره در كنف حمايت ويژه اوست .
(آيه )ـ سپس اضافه مى كند: ((و مسلما آخرت براى تو از دنيا بهتر است ))(وللا خرة خير لك من الا ولى ).
تـو در اين جهان مشمول الطاف او هستى , و در آخرت بيشتر و بهتر, نه دركوتاه مدت مورد غضب پروردگار خواهى بود, و نه در دراز مدت , كوتاه سخن اين كه تو هميشه عزيزى , در دنيا عزيز و در آخرت عزيزتر.