بازگشت

محتوا و فضيلت سوره


مـشـهـور در مـيـان مفسران اين است كه اين سوره نخستين سوره اى است كه برپيغمبرگرامى اسلام (ص ) نازل شده , و محتواى آن نيز مؤيد همين معنى است .
در آغـاز بـه پـيـغـمـبـر اكرم (ص ) دستور قرائت و تلاوت مى دهد و سپس ازآفرينش اين انسان با عظمت , از يك قطعه خون بى ارزش , سخن مى گويد.
در مـرحـلـه بعد از تكامل انسان در پرتو لطف و كرم پروردگار, و آشنائى او به علم و دانش و قلم بحث مى كند.
و در مـرحـلـه بـعد, از انسانهاى ناسپاسى كه على رغم اين همه موهبت و اكرام الهى راه طغيان را پيش مى گيرند سخن به ميان مى آورد.
و سرانجام به مجازات دردناك كسانى كه مانع هدايت مردم و اعمال نيكنداشاره مى كند و سوره را با دستور سجده و تقرب به درگاه پروردگار پايان مى دهد.
در فـضـيـلت تلاوت اين سوره از امام صادق (ع ) نقل شده است كه فرمود:((هركس در روز يا شب سوره ((اقرا باسم ربك )) را بخواند, و در همان شب يا روزبميرد شهيد از دنيا رفته است و خداوند او را شـهيد مبعوث مى كند و در صف شهيدان جاى مى دهد, و در قيامت همچون كسى است كه با شمشير در راه خداهمراه پيامبر خدا جهاد كرده است )).
ايـن سـوره بـه مـنـاسـبت تعبيرهاى مختلفى كه در آغاز آن است به نام سوره ((علق )), ((اقرا)), ((قلم )) ناميده شده .
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.
شـان نـزول : در روايـات آمـده اسـت كه پيغمبراكرم (ص ) به كوه ((حرا)) رفته بودجبرئيل آمد و گفت : اى محمد بخوان !.
پيامبر(ص ) فرمود: من قرائت كننده نيستم .
جبرئيل او را در آغوش گرفت و فشرد, و بار ديگر گفت : بخوان !.
پيامبر(ص ) همان جواب را تكرار كرد, بار دوم نيز جبرئيل اين كار را كرد, وهمان جواب را شنيد, و در سومين بار گفت : اقرا باسم ربك الذى خلق (تا آخرآيات پنج گانه ).
اين سخن را گفت و از ديده پيامبر(ص ) پنهان شد.
رسـول خدا(ص ) كه با دريافت نخستين اشعه وحى سخت خسته شده بود به سراغ خديجه آمده , و فرمود: ((زملونى ودثرونى S( مرا بپوشانيد و جامه اى بر من بيفكنيد تا استراحت كنم )).
((طـبرسى )) در ((مجمع البيان )) نيز نقل مى كند كه : رسول خدا(ص ) به خديجه فرمود: هنگامى كه تنها مى شوم ندائى مى شنوم (و نگرانم !).
خـديجه عرض كرد: خداوند جز خير درباره تو كارى نخواهد كرد, چرا كه به خدا سوگند تو امانت را ادا مى كنى , صله رحم به جا مى آورى , در سخن گفتن راستگو هستى .
((خـديجه )) مى گويد: بعد از اين ماجرا ما به سراغ ((ورقة بن نوفل )) رفتيم (او ازآگاهان عرب و عـمـوزاده خـديـجـه بود) رسول اللّه (ص ) آنچه را ديده بود براى ((ورقه ))بيان كرد, ورقه گفت : هنگامى كه آن منادى به سراغ تو مى آيد دقت كن ببين چه مى شنوى ؟ سپس براى من نقل كن .
پـيـامـبر(ص ) در خلوتگاه خود اين را شنيد كه مى گويد: اى محمد بگو: بسم اللّه الرحمن الرحيم الـحـمـدللّه رب الـعالمين ـ تا ـ ولا الضالين , و بگو: لا اله الا اللّه ,سپس حضرت به سراغ ورقه آمد و مطلب را براى او بازگو كرد.
((ورقـه )) گـفـت : بـشـارت بـر تـو, باز هم بشارت بر تو, من گواهى مى دهم تو همان هستى كه ((عـيسى بن مريم )) بشارت داده است ! و تو شريعتى همچون ((موسى )) دارى تو پيامبر مرسلى , و بـه زودى بـعد از اين روز مامور به جهاد مى شوى و اگر من آن روزرا درك كنم در كنار تو جهاد خواهم كرد!.
هـنـگامى كه ((ورقه )) از دنيا رفت رسول خدا(ص ) فرمود: ((من اين روحانى را دربهشت (بهشت برزخى ) ديدم در حالى كه لباس حرير بر تن داشت , زيرا او به من ايمان آورد و مرا تصديق كرد)).
الـبـتـه در بعضى از كلمات مفسرين , يا كتب تاريخ , مطالب ناموزونى درباره اين فصل از زندگى پيغمبراكرم (ص ) به چشم مى خورد كه مسلما از احاديث مجعول واسرائيليات است .
بـه نـظـر مـى رسـد ايـن گـونه روايات ضعيف و ركيك , ساخته و پرداخته دشمنان اسلام است كه خواسته اند هم اسلام را زير سؤال برند وهم شخص پيغمبراكرم (ص ) را.